بر اساس مدل فراشناختی اختلال اضطراب فراگیر ، افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، معمولاً از نگرانی به عنوان وسیلهای برای پیش بینی مسائل آتی و تولید روش های مقابله ای، استفاده می کنند.
معمولاً نگرانی به عنوان نوعی راهبرد مقابلهای در پاسخ به یک فکر منفی مزاحم فعال می شود (برای مثال، اگر تصادف کنم، چه می شود؟).
این فرایند الزاماً مشکل ساز نیست، چون از لحاظ نظری تا وقتی که فرد بر این باور است که نگرانی اش مفید است و جلوی خطر را می گیرد، ممکن است «نگران خوشحالی» باشد.
نگرانی عمومی درباره رویدادهای خارجی و نگرانی های مربوط به سلامت جسمانی و اجتماعی در پاسخ به عوامل برانگیزاننده، «نگرانی نوع ۱» خوانده می شود.
استفاده از نگرانی به عنوان راهبرد مقابله ای، به باورهای فراشناختی مثبت درباره نگرانی که اکثر افراد تا حدودی دارند، مربوط میشود.
این نوع باورها، شامل باورهایی مانند «نگرانی به من کمک می کند تا از مشکلات اجتناب کنم»؛ «نگرانی به من کمک می کند تا برای برخورد با مسائل آماده باشم»: «نگران بودن به من کمک می کند تا با مشکلات مقابله کنم» است.
بااینحال، فعال شدن باورهای فراشناختی منفی در گذار به اختلال اضطراب فراگیر از اهمیت بیشتری برخوردار است.