کسانی که از نظر سیستم روانی سالم هستند هنگام بحران های شدید ممکن است به طور ناخودآگاه به واکنش های غیر عقلانی متوسل شوند.
این نوع از دفاع روانی یک امر طبیعی و سالم است هر فردی بنابر ضرورت نیازمند آن است که از نظر روانی حمایت شود مکانیسم های دفاعی در چنین اوضاع و احوالی هم سالم هستند و هم مفید .
اما هنگامی که این شیوه ها حالتی خشک و انعطاف پذیر به خود بگیرند و اجازه ندهند که فرد در دوره های زمانی طولانی واقعیت های عینی را درک کند، مکانیسم های دفاعی به اموری غیر سالم و خطرناک تبدیل می شوند.
در زبان اصطلاح اعتیاد، اکثریت غالب معتادان انکار می شوند که اعتیاد آنان به صورت یک مشکل و مساله جدی در آمده است، زمانی هم که وجود مشکل را در می یابند، معمولا انکار می کنند که راه حلی برای مشکل اعتیاد آنان وجود دارد.
در رابطه با اعتیاد می توان سه شیوه اساسی انکار را مشاهده کرد
اول اینکه بعضی از معتادان با خودآگاه مقدار مصرف مواد خود را کم و ناچیز جلوه می دهند.
دوم اینکه بعضی دیگر از این که مصرف مواد مخدر آنها به صورت یک مشکل و مساله جدی در آمده بود آگاهی محدودی داشته و حساسیت واقعی اعتیاد خود را به حداقل درک و بیان می کنند
سوم اینکه: تعدادی دیگر از معتادان معتقد هستند که مصرف مواد مخدر پیامدهای خلاف و ناگوار چندانی را برای آنان نداشته است و حال آنکه در واقع مصرف مواد مخدر اثرات و نتایج ناگوار شدیدی برای خودشان و دیگران داشته است.
معتادان غالبا از مکانیسم انکار برای آغاز نمودن مجدد مصرف مواد مخدر ادامه به مصرف مواد مخدر به رغم پیامدهای خلاف و ناگوار آن، تبیین مشکلات مربوط به مواد مخدر و برای اجتناب و سرپیچی از درمان و بهبودی استفاده می کنند.
طرز تلقی معتادان غالبا ( تفکر همه یا هیچ) و سبک زندگی و رفتارهای آنان بسیار خشک و انعطاف ناپذیر ( افراط و تفریط ) می باشد در حالی که همه اطرافیان به راحتی اثرات مخرب و مهلک اعتیاد و رفتارهای غیر متعارف آنان را می بینند خود آنان سرسختانه و به نحو انعطاف ناپذیری وجود هر گونه مشکل را انکار می کنند چون برای ادامه مصرف و به حق جلوه دادن رفتارهای خودشان در مقابل اوامر و توصیه های دیگران نیازمند یک سیر دفاعی هستند تا بتوانند در برابر مخالفت دیگران از خودشان دفاع کنند.