دانش فراشناختی به باورها و نظریه هایی که افراد دربارهی تفکر خود دارند، اطلاق می شود.
برای مثال این دانش شامل باورهای فرد دربارهی انواع خاص تفکر و نیز باورهای او درباره ی کارایی حافظه یا قدرت تمرکز حواس خود است.
ممکن است فرد بر این باور باشد که برخی افکار مضرند. یک فرد مذهبی ممکن است بر این باور باشد که داشتن برخی افکار گناه است و موجب مجازات خواهد شد.
این ها نمونه هایی از باورهای فراشناختی درباره ی اهمیت افکارند.
داشتن چنین باورهایی بر نحوه پاسخ دهی فرد به افکار و چگونگی تنظیم افکار خویش تأثیر می گذارد.
بر اساس نظریه ی فراشناختی اختلال روان شناختی، دو نوع دانش فراشناختی وجود دارد (ولز و ماتیوز، ۱۹۹۴؛ ولز، ۲۰۰۰):
(۱) باورهای آشکار باورهای ضمنی (رویه ای ).
دانش آشکار، دانشی است که به طور کلامی قابل بیان است.
نمونه های این نوع دانش عبارتند از شناختهایی نظیر: «نگرانی می تواند موجب حمله ی قلبی شود»، «داشتن افکار بد به معنای آن است که من از لحاظ ذهنی معیوبم» و «اگر بر خطرات متمرکز شوم، از آسیب احتمالی مصون خواهم بود».
دانش ضمنی را نمیتوان به طور مستقیم و به شکل کلامی توصیف کرد.
این دانش شامل افکار، قواعد یا برنامه هایی مانند عوامل کنترل کننده تخصیص توجه، جستوجوی حافظه و استفاده از الگوهای اکتشافی در قضاوت است که می توانند تفکر را هدایت کنند.
طرح یا برنامه ی پردازش را میتوان مستقیماً از راهبردهای ارزیابی مانند نیمرخ فراشناختی استنباط کرد (ولز و ماتیوز، ۱۹۹۴). دانش ضمنی یا رویه ای نشان دهنده «مهارتهای تفکر» فرد است.