الگوی تفکر افراد دچار اختلال روان شناختی، ماهیتی تکراری و نشخواری دارد که بر موضوعات مربوط به خود که کنترل آنها دشوار است، متمرکز می شود.
این وضعیت نشانه سندرم شناختی - توجهی است که ویژگی آن توجه معطوف به خود افزایش یافته ۹۶ است.
سندرم شناختی - توجهی، شامل پردازش مفهومی افراطی به شکل نگرانی و نشخوار فکری است.
این فرایندها شامل زنجیرههای طولانی از افکار که بیشتر کلامی هستند و در ان شخصی تلاش می کند به سؤالی «چه می شود اگر...» و یا به سؤال هایی درباره معنای رویدادها (مانند «چرا من چنین احساسی دارم») پاسخ دهد.
علاوه بر این مؤلفه مفهومی، سندرم شناختی - توجهی، شامل توجه سوگیرانه به صورت توجه متمرکز بر محرکهای مرتبط با تهدید نیز است.
این حالت «پایش تهدیدا ۹۷ » نامیده می شود (ولز و ماتیوز، ۱۹۹۴). برای مثال فردی که در جریان یک سرقت آسیب دیده بود، توصیف می کرد که چگونه بعد از آن حادثه برای یافتن خطرات احتمالی، محیط را وارسی می کرد.
یک بیمار دارای عزت نفس پایین گزارش می کرد که نسبت به نادیده گرفته شدن از سوی افراد دیگر حساس شده بود،
او دریافت که این حساسیت با بررسی نشانه های حاکی از عدم علاقه مردم به او مرتبط است.
این فرایندهای مفهومی و توجهی، بخشی از راهبرد فرد برای مقابله با تهدید، ناهمخوانی خودا ۹۸ و هیجان های ناشی از آنها محسوب می شوند.
راهبردهای دیگری از قبیل راهبردهای کنترل فکر مانند سرکوب افکار و رفتارهایی مانند اجتناب رفتاری، شناختی و هیجانی نیز وجود دارند که بخشی از سندرم شناختی - توجهی به حساب میآیند.