حافظه جمعی
انواع به خاطر آوردن
اهمیت حافظه
تاریخ تکوین حافظه
رویکردهای مربوط به حافظه
نقدهایی به رویکرد ابداع سنت:
رویکرد مردمی حافظه
حافظه و زمان
حافظه و تاریخ
گسست: تداوم تاریخی از خلال تداوم در حافظه
مفهوم تجربه
مکان
حافظه، تداعی، مکان
مفهوم درون ماندگاری
مقتضیات کلان شهر
فاصله گیری زمانی-مکانی
مفهوم از جا کندگی گیدنز
بی نشانی در کلان شهر
فهرست منابع
منابع انگلیسی
حافظه اصطلاحی ست که به مجموعه متنوعی از توانایی های شناختی اطلاق می شود. توانایی هایی که به واسطه آنها انسانها (و شاید دیگر حیوانات) داده ها را حفظ و نگهداری کرده و تجارب گذشته را بازسازی می کنند. این بازسازی به این معناست که معمولا اهداف و موقعیت زمان حال، تعیین می کند چه بخش ها یا محتواهایی از این داده ها در سطح آگاهی پدیدار شوند. توانایی های ویژه ما برای سرشتن اپیزودهای دور حیات مان هم آشنا و هم گیج کننده اند. ما همواره تجارب و رخدادهایی را به خاطر می آوریم که اکنون در حال رخداد نیستند، بنابراین حافظه از ادراک صرف متمایز است.
ما رخدادهایی را به خاطر می آوریم که در واقع اتفاق افتاده اند از این روی حافظه با تخیل ناب نیز تفاوت می کند. به نظر حافظه، یکی از منابع شناخت است یا شاید بهتر است بگوییم نوعی معرفت است که ذخیره شده و محفوظ مانده است و در فرایند تداعی معانی به واسطه رویدادی خاص یا یادبود گذشته فراخوانده می شود و به این ترتیب به ذهن متبادر می شود.
حافظه غالباً سرشار از عاطفه است، آن را برمی انگیزاند و به واسطه آن برانگیخته می شود. برخی حافظه ها را زبان شکل می دهد و برخی را تصاویر، بنابراین بخش اعظمی از زندگی روحی ما وابسته به شیوه های خاصی ست که به واسطه آنها ما در زمان جای گرفته ایم.
چنان که زمان در درون حافظه ما در قالب های برساخته و معینی- در انواع گوناگونی چون ؛ حافظه شخصی، حافظه جمعی، حافظه رسمی، حافظه حزبی، حافظه آکادامیک و اشکالی دیگر از این دست- تداوم می یابد.گو اینکه داشتن فهمی از حافظه برای معنا دار ساختن تداوم خود ، رابطه بین ذهن و بدن و تجربه ما از زمان مهم است، اما بسیاری از فلاسفه به شکلی عجیب آن را مغفول گذاشته اند. در واقع به نظر می رسد در دوران گذشته به مفهوم حافظه فارغ از رویکرد های پوزیتیویستی پرداخته نشده است،بنابراین، این مفهوم در مباحث جدید و از منظر مطالعات فرهنگی نیازمند کاوشی جدی ست.
انواع به خاطر آوردن : نوعی اجماع نسبی بین فلاسفه و روانشناسان پیرامون اصطلاح شناسی واحد برای انواع حافظه بلند مدت وجود دارد. برکسن (1908/1991) و راسل(1921) حافظه مبتنی بر خاطره را از حافظه مبنتی بر عادت متمایز ساخته اند در حالی که برود (1925)و فرلانگ (1948) حافظه مبتنی بر خاطره را از حافظه گزاره ای متفاوت ساخته اند. این طبقه بندی تقریبا با اصطلاح شناسی اخیر روانشناختی سازگار است.
در حالی که تعریف دقیق هر کدام از این اصطلاحات مناقشه آمیز است اما می توان ویژگی های کلی آنها را به شرح زیر توضیح داد: حافظه عادتی که روانشناسان آن را حافظه فراگردی می نامند عنوانی ست که برای مهارت های تجسد یافته مانند رقصیدن، حل یک پازل، گلف بازی کردن بکار می رود، ما معمولا در پاسخ به جمله «به یاد می آوری که چگونه» از نوعی حافظه عادتی استفاده می کنیم.
موارد استفاده : منبع آموزشی و پژوهشی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه تحقیق جدید: دارد
نظریه های دانشمندان: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 44 صفحه
کد فایل 40 ma
دانلود فایل اصلی و کامل بلافاصله بعد از پرداخت ...