تراژدی مدرن
رمانتیسیم و روشنگری
اندیشه
درام نویس
درام آلمان
درام فرانسه
شخصیت
آغاز دوره مدرن
آوانگاردیسم
اندیشه
درام نویس
شخصیت
الف) بُعد جسمانی
ب) بُعد روانی
پ) بُعد اجتماعی
ت) بُعد اعتقادی
منابع
یکی از شکل های نمایش در اروپا در دروه رنسانس اُپرا است، اُپرا نمایشی بود که در آن موسیقی و آواز به نمایش و حرکات نمایشی ارجحیت داشت. اما در دوره رمانتیسیسم در اعتراض به آرمان های عقل و صورت عقلانی که در اواخر قرن هفدهم و هجدهم بر ذوق ادبی خیمه زده بود، سر برداشت. جنبش رمانتیک تلاش کرد برای خود تبار شکوهندی فراهم آورد. این جنبش فقط به میراث شکسپیر و دوره رنسانس فخر نمی فرروخت؛ بلکه ادعا می کرد که خویشاوندی اش به هومر، تراژدی نویسان یونانی، پیامبران عبری، دانته، میکل آنژ و رامبراند می رسد. یعنی کل هنری که اینان شکوه تناسب و لحن تغزلی متعالی را در آن می دیدند.
آرامگاه خانوادگی رمانتیک ها همانند نمایشگاهی از چهره های انسان های متعالی است. زمین سترون قرن هجدهم سلسله دیگری جز این نیست. همه آن ها که از این سلسه اند تاجی بر سر دارند، از جمله آنکه همانند مسیح تاجی از خار بر سر دارند. به مدت دوهزار سال مفهوم نظم از درام تراژیک تقریباً جدایی ناپذیر بود. مفهوم «تراژدی منثور» آشکارا مدرن است، و این در نزد شاعران و منتقدان بیشماری به عنوان امری ناساز باقی مانده است.
و دنیای مدرن دنیای اقتصاد و پول است، «اشتاینر » در مرگ تراژدی چنین می نویسد: «رمان مدرن واکنش مستقیم به این رو آوردن آگاهانه به زندگی اقتصادی و شهرنشینی است. اما این گرایش، که یکی از برجسته ترین رخدادهای کل تاریخ قوه تخیل است، بر درام نیز تأثیر گذاشت. » (اشتاینر، ۱۳۸۶: ۳۲۶)
در دوران رنسانس که هنوز یونانی گروی و بشر انگاری پیروانی داشت که این دسته خواستار برپایی آموزش و پرورش و بازیابی ارزشهای یونان و روم باستان بودند. یونان باستان دوران طلایی به شمار می رفت که بشر اروپایی از آن فاصله گرفته بود. تقلید از هنر کلاسیک هم تلاشی بود که هرگز نمی توانست شکاف میان روزگار معاصر و آن دوران طلایی را پُر کند.
فرد اروپایی در آستانه بحران فکری شگرفی قرار گرفته بود. تورات از بهشت از دست رفته سخن می گفت و دوران کلاسیک نیز دست نیافتنی بود و بشر اروپایی نمی توانست بازتابی از چهره خویش را در آن ببیند. اندیشه آرمانهای نئوکلاسیک، مبنی بر اینکه انسان موجودی عقلایی است، و قادر است همه مسایل خود را از راه عقل حل کند، در سده هجدهم به تدریج از سکه افتاد و عقیده ای قدیمی تلقی شد، و اعتماد به احساس و غریزه به عنوان راهنمای اخلاق و رفتار انسانی جای آن را گرفت.
نویسندگان این دوره، آرمانگرایانه به گذشته دور می نگریستند، دورانی که به قول آن ها انسان، آزاد از قید و بندهای حاکمان ستمگر، به شیوه ای طبیعی زندگی می کرد. این تغییرات موجب پیدایش نظرگاهی تازه نسبت به طبیعت انسان و نظریه های سیاسی و شکل های ادبی شدند.
غالب این اندیشه ها و گرایش ها در یک عقیده جمع آمدند و رمانتیسم نام گرفتند. مبانی فلسفی رمانتیسم پیچیده است، اما اصول بنیانی آن را می توان به این صورت خلاصه کرد: نخست، رمانتیک ها به ویژه در آلمان معتقد بودند در پس هر پدیده ای زمینی حقیقتی بر تر از ظاهر روزمره اجتماعی و طبیعی آن نهفته است، زیرا هرچه هست، توسط وجودی مطلق خلق شده است (که خدا، روح، نفس یا ایده، صورت ذهنی، خوانده می شود).
در نتیجه همه خلقت سهمی در حقیقت ابدی دارد، و همه چیز ها بر حسب هستی ای نامتناهی تعریف می شد، و نه معماری محسوس، همان طور که نئوکلاسیک ها معتقد بودند.
دوم، از آنجا که همه خلقت خاستگاه مشترکی دارد، پس مشاهده دقیق و تمام کمال هر جز ممکن است بصیرتی از کل به آن دست دهد. هر اندازه که چیزی فساد کمتری داشته باشد یعنی، هرچه از طبیعت خود کمتر دور شده باشد حقیقت بیشتری را در بردارد. لذا نویسنده ای رمانتیک ترجیح می داد طبیعت و انسان فاسد نشده طبیعی را به عنوان موضوع خود برگزیند، ویا انسانی را برگزیند که بر علیه موانع غیر طبیعی در جامعه ساخت داده شده و دیوان سالار برخاسته است.
موارد استفاده : منبع آموزشی و پژوهشی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه تحقیق جدید: دارد
نظریه های دانشمندان: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 22 صفحه
کد فایل 27 ma
دانلود فایل اصلی و کامل بلافاصله بعد از پرداخت ...