1- مقیاس اسمی :
در این مقیاس اسمی اعداد، سمبلها، نشانه ها و اسم هایی برای طبقه بندی اشیاء، اشخاص و یا خصوصیات مورد مطالعه استفاده می شود.
مانند دو ارزشی، یعنی در نظر گرفتن عدد ۱ برای اختصاصی به جنسیت زن و یا عدد ۲ برای مرد.
یا عددی (کد) و یا چند ارزشی برای گروه خونی یا مذهب یا رشته تحصیلی، محل تولد و یا به دیگر صفات که به هریک اعدادی تعلق گیرد.
ترتیب و تأخر هر طبقه به لحاظ این که فقط نام یا «اسم» است.
مثال دیگر مانند رنگ سیاه، سفید و سرخ، حرفه مانند خیاط و یا نجار و یا صنعت مانند نفت، ماشین آلات، بیمه و غیره. این مقیاس، فاقد قدرت تفسیر کمی متغیرها است و فقط وظیفه اش رده بندی صفات است در نتیجه ضعیف ترین مقیاس در بین انواع اندازه گیری است.
در این مقیاس می توان، تفاوتها را بیان نمود. مثلاً فعالیت درسی دانش آموز می تواند به
۱. خیلی فعال ۲. فعال و ۳. غیرفعال تقسیم شود، ولی میزان یا اندازه درجه تفاوتها را نمی توان بیان نمود.
در مثال فوق، اگر چه هر دانش آموز از نظر فعالیت در داخل یک گروه قرار گرفته، این شماره ها و نمرات بیان گر درجات نیست و در نتیجه، هیج گونه نظم و درجه ای را مشخص نمی کند.
برای رفع این مشکل، به مقیاس دیگری نیاز است. استفاده از آماره های درصد و نما، در این مقیاس رایج است.
2- مقیاس ترتیبی یا رتبه ای :
این مقیاس، علاوه بر داشتن خصوصیات اسمی، از ویژگیهای ترتیبی نیز برخوردار است.
یعنی پژوهشگر می تواند مشاهدات خود را بر حسب برخی صفات مورد نظر مقایسه کند و رده ها و رتبه هایی را به وجود آورد و سپس تفاوت رتبه ها را از بزرگترین به کوچکترین درجه بندی نماید.
در مقیاس ترتیبی، تعیین ترتیب و طبقه بندی مهم است.
در این مقیاس اگر چه امکان رتبه بندی وجود دارد، اما مشکل آن است که نمی تواند فاصله رتبه ها را به دست دهد.
به عبارتی، نمرات و شماره ها رتبه های مقیاس ترتیبی، فقط مبین ترتیب است و فاقد معنای کمی و عددی است، یعنی نمی توان نتیجه گرفت که رتبهٔ ۴ دو برابر رتبهٔ ۲ است.
زیرا در این مقیاس، هیچ مبنایی وجود ندارد تا ارزش ها به آن نسبت داده شود.
در نتیجه، برای انتخاب مبدا نیاز به مقیاس دیگری است که فاصله ای نامیده می شود.
مثال دیگر مقیاس رتبه ای، متغیر تحصیلات است که با سطوح و کد ۱. بی سواد ۲. خواندن و نوشتن ۳. ابتدائی ۴. راهنمایی ۵. متوسطه و یا متغیر میزان ناتوانی در طیف ۱. جزئی ۲. کم ۳. متوسط ۴. زیاد ۵. شدید، میتواند تقسیم بندی شود.
یا مانند اولویت ها: اولین، دومین و... یا طبقه احتماعی مانند طبقات بالا، متوسط و پایین، یا میزان درآمد خانواده (در سه گروه: بیش از پانصد هزار، کمتر از سیصد هزار و یا بین دویست تا سیصد هزار) یا آب وهوا مانند سرد، خنک و معتدل. استفاده از دامنه، روش آماری بی کندال و ضریب همبستگی اسپیرمن در این مقیاس کاربرد دارد.
3- مقیاس فاصله ای
این مقیاسی، ضمن داشتن خصایص رتبه ای، فاصله بین طبقات را با عدد بیان می کند.
لذا برای بیان فواصل برابر که قابل جمع و تفریق است مورد استفاده قرار می گیرد.
این مقیاس، علاوه بر دارا بودن ویژگیهای دو مقیاس قبلی، یعنی ردهبندی تفاوتها (مقیاس اسمی) و رتبهبندی تفاوتها (در مقیاس رتبه ای) توان آن را دارد که تفاوتها رافاصله بندی نماید.
یعنی می تواند در تعیین فواصل بین ارزش ها و مقادیر یک صفت، کمک کند، چرا که انتخاب یا مبدا (صفر) اختیاری است. در
نتیجه، در این جا صفر از نوع قراردادی است و میتوان بزرگتر را با کوچکتر مقایسه نمود، اما انجام عملیات جمع و تفریق، جنبه کمی مطلق ندارد و صرفاً در مورد فواصل مساوی بین مقادیر به کار میرود که علت آن هم همان غیرحقیقی بودن مبدا (صفر) است.
از این رو، مشخص نیست که فاصله این صفر اختیاری تا صفر حقیقی چقدر است؟
مانند مقیاس فاصله ای دمای هوا، میزان شنوائی (بر حسب دسی بل ).
به طور مثال، چون صفر در این مقیاس اختیاری است، نمی توان ادعا نمود که ۱۰۰ درجه سانتیگراد دو برابر ۵۰ درجه سانتیگراد است، اما میتوان به طور مقایسهای عنوان نمود که فاصله بین ۳۸ و ۳۹ درجه برابر با ۹۸ تا ۹۹ درجه سانتیگراد است.
هم چنین فواصل درجه حرارت، سالهای تحصیل و یا وزن، مصادیقی از این نوع مقیاسی است.
در این مقیاس، تمام آماره های توصیفی و استنباطی قابل استفاده است.
4- مقیاس نسبی یا نسیتی
این مقیاس دارای بالاترین سطح اندازه گیری و کمی ترین مقیاس است.
این مقیاس، ضمن برخورداری از همه ویژگی های سه مقیاس قبل، دارای ویژگی خاص خود یعنی داشتن مبدا مطلق و یا صفر حقیقی است.
در نتیجه، در این مقیاس، تمام عملیات جبری اعم از جمع، تفریق، ضرب و تقسیم را می توان به عمل آورد. مانند پوند و گرم که نقطه صفر واقعی دارند.
نرخ تولد، نرخ مرگ، میزان کلسترول، نرخ طلاق، سن، وزن، قد، افراد، جمعیت شهر، تعداد سالهای تحصیل و... نمونه هایی از موارد کاربردی این مقیاس است.
جدول زیر وضعیت مقیاس ها را از نظر برخی ویژگی ها (ترتیب، فواصل و مبداء صفر) نشان میدهد.
انواع مقیاس ها با توجه به ویژگی های آن
در جمع بندی نهایی، به هر میزان که مقیاس از اسمی به نسبی، نزدیک شود، متغیرها از حالت کیفی به حالت کمی گرایش پیدا می کند.
به طور خلاصه در باره مقیاس ها چهارگانه فوق، سؤالها و اهداف ذیل هر یک مطرح است:
- در مقیاس اسمی :
سؤال : این که آیا دو ارزش (مقادیر) متفاوت است؟
هدف: در این مقیاس فقط تفاوت متغیرها را بر حسب صفات کیفی بیان می کند.
- در مقیاس ترتیبی:
سوال:آیا دو ارزش را می توان بر حسب بزرگ تر و یا کوچکتر بودن رتبه بندی کرد؟
هدف: تفاوتها را برحسب رتبه بندی و درجه بندی ارائه می کند.
- در مقیاس فاصله ای:
سؤال: فاصله بین دو ارزشی چیست؟
هدف: این مقیاس، مخصوص متغیرهایی با صفاتی است که فاصله بندی شده اند.
در این مقیاس، فاصله تفاوتها مشخص می شود و مبدا در آن قراردادی است.
- در مقیاس نسبی:
سوال: کدام ارزش یا مقادیر واجد اندازه بزرگتری است؟
هدف: این مقیاس، مخصوص اندازه گیری برای آن دسته متغیرهایی است که دارای صفات کمی است.
این مقیاس دارای مبدا واقعی است و بیانگر بیشترین اطلاعات کمی است.