یعنی ما در این بخش میخواهیم مشخص کنیم سؤالمان را چگونه و با چه روش و ابزاری پاسخ میدهیم.
بنابراین وقتی می گوییم روش تحقیق، یعنی اینکه اطلاعات تحقیقمان چگونه قرار است گردآوری شود و با چه روشی قرار است طبقه بندی شود و با چه ابزاری قرار است تجزیه و تحلیل شود؟
پس طبیعی است که اگر ما روش نداشته باشیم عملاً قادر نخواهیم بود یک کار پژوهشی اصیل انجام دهیم.
نکته بعدی این است که کوچکترین اشتباه یا انحرافی در جریان پیاده سازی روش، عملاً در نتایج تحقیقی تأثیر مستقیم دارد.
تحقیقات ما چه کمی باشد و چه کیفی، فرقی نمی کند، چارچوب استاندارد روش شناسی باید در آن پیاده شود و این موضوع بسیار مهم است.
چنانچه هر اشتباهی در این فرآیند انجام شود تمام تحقیق و یافتههای آن درگیر یک اشتباه خواهد شد.
این خود ܐܣܘܚܸܙܝ̈ مسئله روش راl نشان میدهد.
از طرف دیگر یک محقق فقط با تکیه بر روش تحقیقاتی است که می تواند حرف یا ایده خود را اثبات کند.
به عنوان مثال تصور کنید محققی تصمیم دارد رابطه مهارتهای اجتماعی و بهداشت روانی معلمان را توضیح دهد و میخواهد بگوید بین روابط اجتماعی و بهداشت روانی در معلمان ارتباط وجود دارد.
او در صورتی می تواند این مسئله را به اثبات برساند که متغیرهای موردنظرش را به آزمون بگذارد و رابطه آنها را مورد تحلیل قرار دهد، تا از پس این آزمون اثبات نماید که بین این دو مؤلفه یک رابطه وجود دارد، در غیر این صورت چطور می توان فرض کرد که غیر از یک ادعا چیزی دیگری دست ما را گرفته است.
روش تحقیق شامل چه بخش هایی است؟ روش شناسی پژوهش اساساً چه مباحثی را در برمی گیرد؟
یعنی ما وقتی با مسئله روش درگیر می شویم قرار است چه کارهایی را انجام دهیم.
اولین مسئله نوع تحقیق است یعنی زمانی که تحقیقی را انجام میدهیم وقتی قرار است به مباحث تحلیل و بررسی و نتیجه گیری ورود کنیم باید مسئله نوع تحقیق را مشخص کنیم.
محقق ابتدا نوع روش را توصیف می کند و نوع روش به کار گرفته شده در تحقیقی و دلیل انتخاب این روش خاصی را مطرح می کند.
البته انتخاب نوع روش مسئله ای است که به موضوع و سؤال یا فرضیه اصلی ما وابسته است؛ یعنی هر نوع روشی را نمی توانیم به کار بگیریم؛ زیرا روش ما باید مبتنی بر سؤال اصلی، موضوع تحقیق و فرضیه های مطرح شده باشد.
مسئله دیگر آزمودنیها است. یعنی جامعه آماری و نمونه آمار. با توجه به اینکه ما در تحقیقمان، مسئله ای را به آزمون می گذاریم، پس این آزمون باید در محیط و چارچوب خاص خود اجرا شود که به آن «جامعه آماری» می گوییم.
از طرف دیگر، در مواردی به علت گستردگی جامعه آماری یا به دلایل دیگر، امکان پذیر نیست که روی تمام افراد آن جامعه، آزمون را اجرا کنیم.
بنابراین ضرورت دارد که یک نمونه از این جامعه استخراج کنیم و آزمون را روی آن پیادهسازی کنیم.
پس در بحث روش شناسی، مسئله آزمودنیها، معرفی این آزمودنیها و دلیل این آزمودنی و روش نمونه گیری را باید توضیح دهیم.
مسئله بعدی ابزار اندازه گیری است، در این بخش آن ابزار سنجش یا ابزار گردآوری اطلاعات را معرفی می کنیم، دلیل انتخاب آن ویژگی های فنی، قابلیت اعتماد و اعتبار (روایی و پایایی ابزار) آن را روشن می سازیم و بیان می کنیم که گردآوری داده های ما با چه کیفیتی و از طریق چه ابزارهای انجام بزار خاصی را شرح میدهیم، و می شود.
در گام بعدی باید روش اجرا را مشخص کنیم. باید گزارشی از فرآیند اجرایی تحقیق در گزارش تحقیق خود بیاوریم.
یعنی باید به دقت توصیف کنیم که مراحل مختلف اجرای تحقیق به چه صورت بوده است و جریان اجرایی و عملی تحقیقی را در این بخش توضیح دهیم.
نهایتا آخرین بخش که در مبحث روش شناسی مهم است، مسئله روش تحلیل داده ها است.
یعنی پس از اینکه اطلاعات لازم را گردآوری کردیم، آزمودنیها را مشخص کرده و آزمون خاصمان را پیاده سازی کردیم، حال باید داده ها را گردآوری کنیم، منظمشان کنیم، طبقه بندی و خلاصه کنیم و مورد تحلیل قرار دهیم.