محققان بیان می دارند . که پژوهشگر قبل از بررسی کردن پیشینه پژوهش لازم است که بیان مسئله را ارائه نماید .
همچنین ایشان اظهار می دارند که در قسمت طرح مسئله که قسمتی از آن را بیان مسئله تشکیل می دهد ، ابتدا زمینه بروز مسئله تحقیق ، ویژگی ها ، گستردگی ، اهمیت و علل احتمالی بروز مسئله تحقیق را بیان می کند .
علاوه بر این ، ناکافی بودن پژوهش های انجام شده و کاربردهای حاصل از حل مسئله را نیز در این قسمت شرح می دهد .
در این قسمت هر چند بیان مسئله با توجه به مطالعات قبلی انجام می گیرد ، اما به بررسی کامل این مطالعات نمی پردازد ، بلکه تنها آن هایی را انتخاب می کند که در رابطه مستقیم با موضوع مورد بررسی بوده و بتواند به آن ها استناد کند .
همچنین آنان اظهار می دارند : در شناسایی مسئله تحقیق پژوهشگر سعی بر آن دارد تا شواهدی دال بر وجود مسئله عرضه کند . به عبارت دیگر ، پژوهشگر زمینه ای را تصویر می کند که در آن مسئله مورد نظر رخ داده است .
در این مرحله ویژگی های مسئله گستردگی و علل احتمالی بروز آن نیز شناسائی می گردد .
بیان یک مسئله روشن ، دقیق و قابل ارجاع شاید مشکل ترین مرحله تحقیق باشد .
یک بیان خوب مسئله اطلاعات زیر را منتقل می کند : اهمیت مسئله ، تحدید مسئله در یک حوزه تخصصی ، اطلاعات کلی درباره تحقیقات انجام شده ، چارچوب برای ارائه نتایج تحقیق .
بیان مسئله ، ظریف ترین ، حساس ترین و شاید بتوان گفت مشکل ترین بخش از فرایند تحقیق را تشکیل می دهد .
وقتی مسئله ما به تقویت درس دانش آموزان مربوط است ، باید به عواملی از قبیل جلب دقت دانش آموز ،انگیزش در رغبت وی ، ارتباط مفهوم با درک او و... توجه شود .
در یک مسئله روان شناختی نیز مکانیزم همان است . مثلا برای این که بتوان مسئله عدم تمرکز را مورد مطالعه قرارداد ، لازم است عوامل موثر در به وجود آوردن آن از قبیل اضطراب و خستگی ذهنی شناسائی و نقطه ضعف هایش تشخیص داده شوند .
بدین ترتیب ، ملاحظه می شود که مسئله از مجموع عواملی پیچیده و متداخل به وجود می آید .
در حل هر مسئله ، پس از شناسائی عوامل تشکیل دهنده آن به این نکته توجه می شود که گره اصلی مسئله با کدام یک از عوامل تشکیل دهنده ارتباط دارد .
به عبارت دیگر ،عامل های بازدارنده شناسائی می شوند و از آن عامل های بازدارنده ، تحت عنوان «مشکل complication » یاد می شود .
بنابراین می توان گفت ، مشکل بخش بازدارنده مسئله تلقی می شود و در داخل مسئله قرار می گیرد ، به طوری که همه مسئله را نمی توان مشکل نامید .
در مسئله تحقیق نیز پس از آن که عوامل تشکیل دهنده و یا به عبارتی چارچوب مسئله شناسائی شد ، به شناسائی عوامل بازدارنده یا مشکل درون مسئله باید پرداخت .
مشکل را می توان به عنوان گره کور مسئله تلقی کرد ، هم چنان که برای باز کردن گره کور هر کلاف سردرگم ، باید دانست که گره از کدام نقطه باز می شود ، برای حل هر مشکل هم لازم است که پاسخ پرسش معین دانسته شود و پرسشی که پاسخ به آن موجب از میان برخاستن مسئله می شود ، در حقیقت مجهول مسئله تلقی می شود .
حال اگر با شناسائی عوامل تشکیل دهنده ، مسئله تحقیق و چارچوب آن را تعیین کرده وسپس با مشخص کردن عوامل بازدارنده ، مشکلات آن مشخص شوند و بعد از آن ، پرسش های مربوط به مجهول ، مشکل یا مشکلات تشخیص داده شوند ، در این صورت جزئیات بیشتری از مسئله تحقیق روشن می شوند که نسبت به کلیت مسئله ، عینیت بیشتری دارند و در حقیقت مسئله تحقیق را به جزئیات ملموس تجزیه می نماید .
البته لازم به توضیح است که محقق حتی به این جزئیات اکتفا نکرده ، بلکه وظیفه دارد جنبه های مختلف مجهول یا مجهولات مسئله را شناسایی کند .
یک چنین شیوه بیان مسئله را ، می توان روش « موشکافی » نامید .
یک نمونه بیان مسئله
عنوان پروپوزال: مقایسه ویژگی های شخصیت، ناگویی خلقی و تاب آوری در بارداران مبتلا و غیر مبتلا به ویار حاملگی
بیان مسئله:
بارداري يک فرايند فيزيولوژيک کاملاً طبيعي است که به صورت فردي و اجتماعي معمولاً به عنوان يک تجربه خوشايند تلقي مي شود، با اين وجود باردار شدن استرس هاي خاص خود را دارد و اين استرس ها مي تواند به ويژه براي زناني که علائم ناراحت کننده اي مانند تهوع و استفراغ را تجربه مي کنند بيشتر باشد (ویلکینز و همکاران، 2006). تهوع و استفراغ نسبتاً شدید به ویژه تا حدود هفته 16 حاملگی شایع است. این سندرم به عنوان نوعی استفراغ تعریف می شود که به قدری شدید است که می تواند سبب از دست رفتن وزن، اسیدوز، الکالوز و هیپوکالمی شود. حدود 80 تا 90 درصد زنان حامله از تهوع و 55 تا 70 درصد آنها از تهوع و استفراغ شکایت دارند(گلدوین ، 2002).
اگر چه دقيقا علت ايجاد تهوع و استفراغ بارداري معلوم نيست، در مطالعات انجام شده موارد گوناگوني از جمله اثر برخي از هورمون ها و محصولات جفت به عنوان عامل زمينه ساز اين وضعيت مطرح شده و مورد بررسي قرار گرفته است (کالن و همکاران، 2004). آمادگي رواني مادر براي بارداري يکي از موارد مهم مطرح شده در ارتباط با تهوع و استفراغ بارداري است. بروز تهوع و استفراغ بارداري مي تواند ناشي از آمادگي نامناسب براي مادر شدن به علت عدم بلوغ شخصيتي، وابستگي شديد به مادر و يا استرس و فشار عصبي ناشي از بارداري، باشد. هم چنين تهوع و استفراغ شديد به عنوان يک واکنش تبديلي و يا اختلال جسماني کردن، افسردگي، نوروز و عدم توانايي در پاسخ به استرس هاي بيش از حد زندگي مطرح شده است (گود وین ، 2004؛ ویلکینز و همکاران، 2006).
همانطور که گفته شد یکی از عوامل استفراغ و تهوع حاملگی مربوط به شخصیت این افراد است. شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگی های فرد یا افرادی است که الگوهای ثابت رفتاری آن را نشان می دهد. شخصیت از دیدگاه های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است، یکی از آن ها، دیدگاه آیزنک است(زکی یی و همکاران، 1392). آیزنک معتقد است خیلی از ادراک های هشیار و واکنش های ما به محیط، توسط نگرش های ذهنی متضاد برون گرایی و درون گرایی تعیین می شوند. یونگ معتقد بود که انرژی روانی می تواند به بیرون، به سمت دنیای خارج، یا به درون، به سمت خود هدایت شود (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392).
به نظر آیزنک، معمولاً فرد برون گرا فردی است اجتماعی، علاقه مند به مهمانی، دارای دوستان فراوان و طالب هیجان، که بدون تفکر و اندیشه و به صورت تکانشی عمل می کند؛ فرد درون گرا، برخلاف خصوصیات بالا، فردی است آرام، در خود فرو رفته، خوددار و تاملی که به احساسات آنی اعتماد نمی کند و زندگی با نظم و قاعده را بر زندگی بر مبنای شانس و خطر ترجیح می دهد (پروین و جان، 2001؛ ترجمه جوادی و کدیور، 1386).
آیزنک معتقد بود که تفاوت های اصلی بین درون گرایی و برون گرایی رفتاری نیست، بلکه زیستی و ژنتیکی است و علت اصلی آن در سطح انگیختگی مغزی آنها است. سطح پایه انگیختگی مغز برون گرایان پایین تر از درون گرایان است. چون سطح انگیختگی مغز برون گرایان پایین تر است، به برانگیختگی و تحریک نیاز دارند و فعالانه آن را جستجو می کنند. در مقابل، درون گرایان از برانگیختگی و تحریک دوری می کنند زیرا سطح انگیختگی مغز آنها از پیش بالا هست. در نتیجه درون گرایان قوی تر از برون گرایان به تحریک حسی واکنش نشان می دهند. تحقیقات نشان داده اند که درون گرایان حساسیت بیشتری به محرک های سطح پایین نشان می دهند و آستانه درد پایین تری از برون گرایان دارند (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392).
مطالعات متعدد در زمینه خصوصیات شخصیتی حاکی از آنند که مشکلات هیجانی(از جمله ناگویی خلقی)، مهم ترین عامل تغییر پذیری و ناپایداری شخصیت آنها است (هارت ، 2002). ناگویی خلقی اختلال ویژه در پردازش هیجانی است، که بیشتر به کاهش توانمندی در شناسایی و تشخیص هیجان ها اشاره دارد (چن ، اکسیو ، جینگ و چانگ ، 2011).
ناگویی خلقی سازه ای چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات و تمایز بین احساسات و تهییج های بدنی مربوط به برانگیختگی هیجانی، دشواری در توصیف احساسات برای دیگران، قدرت تجسم محدود که بر حسب فقر خیال پردازی ها مشخص می شود، سبک شناختی عینی (غیر تجسمی)، عمل گرا و واقعیت محور یا تفکر عینی (تیلور و بگبی، 2000؛ سیفونس ، 2000). افراد مبتلا به ناگویی خلقی، تهییج های بدنی بهنجار را بزرگ کرده، نشانه های بدنی انگیختگی هیجانی را بد تفسیر می کنند، درماندگی هیجانی را از طریق شکایت های بدنی نشان می دهند و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه های جسمانی هستند (تیلور، پارکر، بگبی و اکلین ، 1992).
پژوهش ها نشان داده اند که افراد مبتلا به ناگویی خلقی در شناسایی صحیح هیجان ها از چهره دیگران مشکل دارند (پارکر، تیلور و بگبی ، 1993؛لنی و همکاران، 1996) و ظرفیت آنها برای همدردی با حالت های هیجانی دیگران محدود است (تیلور، 1987؛ کریستال ، 1979؛ مک دوگال ، 1989). از جمله متغیرهای مرتبط با ناگویی خلقی، تاب آوری است. به طوری که برخی از تحقیقات نشان داده است افرادی که نمرات پایین تری در ناگویی خلقی نشان دادند از تاب آوری بالاتری برخوردارند؛ و افرادی که در تنظیم و تشخیص احساسات مشکلات کمتری دارند در برابر سختی ها مقاومتر هستند (فصیحی و همکاران، 2013).
تاب آوری یکی از مفاهیم و سازه های بهنجار مورد توجه و مطالعات روان شناسی مثبت نگر است و به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق می شود (لاتار و چیچتی ، 2000؛ مستن ، 2001) و فراتر از جان سالم به در بردن از استرس و ناملایمات زندگی است (بونانو ، 2004).
به طور کلی مفهوم تاب آوری به پیامدهای مثبت به رغم تجربه ناگواری ها و ناملایمات، عملکرد مثبت و موثر در شرایط ناگوار، بهبودی بعد از یک ضربه مهم، اشاره دارد (اسچون ، 2006).
افراد تاب آور توانایی برگشتن و بهبود پیدا کردن، خوش بینی و مهارت های فکری انعطاف پذیر، جستجو کردن مشکلات به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد، توانایی پشتکار و استقامت داشتن، عزت نفس سالم، توانایی تعیین اهداف قابل دسترس؛ آشکار و واقعی، داشتن شبکه حمایتی سالم، توانایی رشد قابلیت های عاطفی و فرا طبیعی، توانایی استقلال رای، حس شوخ طبعی، توانایی درگیری و ارتباط معنادار با افراد، توانایی رفتار کردن با احترام با خودشان و دیگران، توانایی حل کردن مشکلات و مهارت های حل تعارض را دارند (حسینی قمی و سلیمی بجستانی، 1390).
تحقیقات در زمینه عوامل روان شناختی بارداران مبتلا به ویار حاملگی و افراد غیر مبتلا اندک است و تحقیقی که به مقایسه ویژگی های شخصیتی، ناگویی خلقی و تاب آوری پیدا نشد.
بر همین اساس پژوهش حاضر به مقایسه ویژگی های شخصیت، ناگویی خلقی و تاب آوری در بارداران مبتلا و غیر مبتلا به ویار حاملگی پرداخته است؟