خاص گرایی و کنش ارتباطی 1 دیدگاه ساختی ـ كاركردی: 1 نظام کنش: 2 متغیرهای الگویی پارسونز: 4 نظریه سومبارت: 5 نظریه راجرز: 5 نظریه كنش ارتباطی: 6 مفهومشناسی کنش ارتباطی: 6 نظریه جورج هومنز: 8 متغیرهای الگویی پارسونز: 10 عناصر اصلی کنش: 11 عناصر نظام تعمیمیافته کنش: 12 نظامهای کنش: 14 پیششرطهای کارکردی نظامهای کنش: 15 متغیرهای الگویی: 16 ارادهگرایی: 17 نظریه رابرت كی مرتون: 17 دیدگاه بومشناسی: 22 نظریهی محرومیت نسبی: 23 پیشینه مطالعاتی موضوع 25 پیشینه مطالعاتی در خارج 25 پیشینه مطالعاتی در ایران 25 منابع و ماخذ 32
از نظر سیمن ساختار بروكراسی جامعه جدید، شرایطی را ایجاد كرده است كه در آن افراد نمیتوانند عواقب و نتایج كار خود را كنترل كنند و مدیریت جامعه و سیستم پاداش اجتماعی نیز بهگونه ای است كه فرد، بین رفتار خود و پاداش دریافتی از سوی جامعه، نمیتواند ارتباطی برقرار كند در چنین وضعیتی احساس انفصال و بیگانگی، بر فرد مستولی شده و او را به كنش منفصلانه در قبال جامعه سوق میدهد. و این بیگانگی و احساس بیقدرتی تأثیر منفی بر عامگرایی دارد (تبریزی، 1375: 102). از نظر «لوین» بیگانگی اجتماعی حالتی است كه فرد خود را بهعنوان بخشی از روند سیاسی و اجتماعی جامعه بهشمار نمیآورد و كنش خود را در تعیین مسیر وقایع، بیتأثیر تلقی میكند (وطنی، 1387: 90). دیدگاه ساختی ـ كاركردی: در این دیدگاه بر ضرورت های کارکردی و نیازهای یک نظام اجتماعی تأکید می شود.
نظام اجتماعی گرایش به انجام وظایفی برای بقای نظام دارد که ساخت های اجتماعی وظیفه پاسخ دادن به این نیازها را دارند. پارسونز حیات اجتماعی را نوع خاصی از یک موجود زنده میداند. فکر زندگی اجتماعی بهمثابه یک نظام (شبکه ای از اجزای مختلف) بخش ساختاری نظریه وی و تشبیه به یک نظام زیست شناختی، بخش کارکردگرا را تبیین می کند. از اینرو کارکردگرایی ساختاری عنوانی است که پارسونز بهکار خود میدهد. یک نظام اجتماعی کنش، مانند بدن انسان نیازهایی دارد که باید ارضا شوند تا آن نظام برقرار بماند و اجزایی دارد که برای رفع آن نیازها عمل می کنند. همه نظام های زنده گرایش به تعادل یا نوعی رابطه پایدار متوازن میان اجزای گوناگون و حفظ خود جدا از نظام های دیگر دارند. تأکید پارسونز همواره بر ثبات و نظم است و در حقیقت نظریه اجتماعی کوششی است برای پاسخ به این سؤال که «نظم اجتماعی چگونه امکان پذیر است (روشه، 1376: 20).
پارسونز در دوره دوم زندگی اش بر جامعه شناسی آمریکایی تأثیر و نفوذ عمیقی داشت؛ چراکه در چارچوب کلی ساختارگرایی کارکردی، پارسونز قدرت برتر بود. در این دوره نظریه های وی جدیترین نظریه های مورد بررسی در جامعه شناسی آمریکایی بودند. اوج شکوفایی پارسونز در این دوره مربوط به طراحی چارچوب مرسوم به آجیل (AGIL Framework) یا پارادایم چهار کارکردی (FourـFunction Paradigm) حاصل شد که بر مبنای متغیرهای الگویی کنش (Pattern Variable of Action) وی قرار داشت (روشه، 1376: 24).
موارد استفاده : منبع آموزشی و پژوهشی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه تحقیق جدید: دارد
نظریه های دانشمندان: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 33 صفحه
کد فایل 47 ma
دانلود فایل اصلی و کامل بلافاصله بعد از پرداخت ...