در مقاله معانی صریح و ضمنی، او در توضیح فرایند دلالتگری می نویسد؛ نظام دلالتگری از دو سطح بیان ( E ) و محتوا ( c ) تشکیل می شود و آن وجود یک رابطه بین این دو سطح بیانی و محتوایی است. این رابطه را بارت با ( R ) نشان می دهد، که حاصل آن چنین به نمایش در می آید ( ERC ) و دارای این معنی است:
"رابطه" "بیان" با "محتوا". این رابطه تنها سطح اول دلالتگری است. سطحی که دال و مدلول در سطح یک نشانه با یکدیگر در یک رابطه دلالتگری قرار می گیرند ( میرفخرایی،1390:منبع اینترنتی ). به اعتقاد بارت؛ اسطوره شکلی از ارتباط و در واقع یک زبان است؛ نظامی از معناهای ضمنی است که نوشتار، دالِ اسطــورهی ادبی محسوب می شود ( کالر،1388:منبع اینترنتی ). میرفخرایی در ادامه توضیح مقاله معانی صریح و ضمنی بارت در ادامه ی مطلب بیان و محتوا ( دال و مدلول ) و رابطه ( دلالتگری ) این دو می نویسد؛ نظام ERC خود به جزیی از یک نظام دوم تبدیل می شــود، که وسیع تر از نظام اولیه است.
در این جا ما با دو نظام دلالتگــری رو به رو هستیم حالت اول را می تـوان دلا لت های ضمنی نامید و حالت دوم را می توان حالت دلالت های فـرازبانی نام گــذاشت ( فـرازبانی از نگاه فیسک و ادامه معـــانی ضمنی اما در سطحی فوقانی تر به اعتقــاد استوارت هال ) ( میرفخرایی،1390:منبع اینترنتی ). دلالت های فرازبانی مورد نظر فیسک، همان اسطوره ی بارت است که در توضیح آن میرفخرایی این طور ادامه می دهد؛ " در حالت اول، نظام اول یعنی ( ERC ) به سطح بیانی یا دال، برای نظام دوم تبدیل می شود؛ یعنی ERC در نظام اول مســاوی است با E در نظام دوم. به این رابطـه، نشـــانه شناسی معنایی ضمنی می گویند.
اولین نظام، سطح دلالتگری صریح و دومین نظام( وسیع تر از اولی ) سطح دلالتگری ضمنی می باشد. اولین، معنای کامل شده، به مثابه دال برای فرایند بازنمایی در مرحله دوم، کارکرد پیدا می کند. و زمانی که با تم های وسیع تری به وسیله خواننده ربط داده شد، به یک پیام یا معنای دومی منجــر میشود که دارای قاب بازتر ایدئولوژیکی است. اگر دلالت ضمنـی سـطـح دوم معنایی دال می باشد، اسطــوره سـطـح دوم دلالتگری مـدلـول محســـوب می شـــود " ( میرفخرایی،1390:منبع اینترنتی ).
با این توضیحات می توان گفت بارت اسطـــوره را این طـور تعریف می کند: " اسطوره، نظام نشـانه شنـاختـی مــرتبه ی دومی است که در آن نشــانه های زبان یعنی هم دال ها و هم مدلول ها در مقام دال های اسطـــوره ای ایفای نقش می کنند؛ یعنی بر دیگــر مـدلـول هـای اسطــوره ای دلالت می کنند " ( مهدی زاده،99:1391 ). همان طور که در بالا اشاره شــد، رولان بارت اسطوره ها را ایدئولوژی های غالب هــر دوره از تاریخ می دانــد ( سجودی،79:1390 ). مثلا در مورد شراب در فرانسه معتقد است؛ شراب در فرانسه یک نوشیدنی توتمیست، شبیه شیر گاو هلندی یا چای که با آداب خاصی در خانوادههای اشرافی انگلیس نوشیده میشود. این سنگ بنای اخلاق جمعی است.
اعتقاد به شراب یک اجبار جمعی و نوشیدن شراب جزو مناسک گردهمآیی آن ها است. در آفرینش معنای اسطورهای، هر فرهنگی به دنبال بدیهی نشان دادن هنجارهای خود است و در این رابطه فرانسه غرق این ایدئولوژی بی نام و نشان است ( کالر،1388:منبع اینترنتی ). یا می تـوان به نشـانـه " مـوش " در کشورهای غربی انگلیسی زبان اشاره کرد.
نشانه " موش " در مرتبه زبانی بر « جونده ی کوچک » دلالت دارد. اما در مقام اسطوره ای خود، معنی موش تابعی از بافت اجتماعی و فرهنگی این کشـورها است و مـوش، اسطوره ای بر کثافات، بیماری و تاریکــی فاضلاب زیر زمینی دلالت می کنــد. پس معنی صــریح موش یعنی جــونده ی کوچک اما معنی ضمنی آن، با تــوجــه به معانی اجتمــاعی و فــرهنگی ( اسطوره ای ) این کشورهـا یعنی کثافت، بیماری و .... ( مهدی زاده،99:1391 ).
عنوان این فایل : اسطوره رولان بارت
موارد استفاده : منبع آموزشی و پژوهشی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 33 صفحه
شماره فایل Mn02
دانلود فایل اصلی و کامل بلافاصله بعد از پرداخت ...