بااینحال، مشکل اختلال اضطراب فراگیر آن است که بیماران از انعطاف پذیری در انتخاب و اجرای طیف وسیعی از راهبردها برای مقابله با افکار و هیجان مزاحم، برخوردار نیستند.
به بیان دیگر، باورهای مثبت در اختلال اضطراب فراگیر، سبک پردازش در واکنش به افکار و هیجان های منفی را تحت کنترل خود درمی آورند.
معمولاً درمانگر در یک سوم پایانی فرایند درمان به بررسی باورهای فراشناختی مثبت می پردازد.
پس از آن که باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر به طور مؤثر به چالش کشیده شدند، باورهای مثبت در کانون تمرکز درمان قرار می گیرند.
تغییر باورهای فراشناختی مثبت به عنوان شیوهای برای آزادسازی ظرفیت بیمار برای استفاده از راه های جایگزین در پاسخ به رخدادهای درونی و افزایش انگیزه او برای شکستن عادت دیرینه پاسخ دهی از طریق فعالیت مفهومی گسترده، حائز اهمیت است.
تداوم باورهای مثبت نیرومند می تواند پس از ختم درمان به عنوان عوامل آسیب پذیری عمل کند و زمینه را برای تداوم یا برگشت دوباره به پاسخهای نگرانی، فراهم سازد.