ما بر سه تا از این ویژگی ها به خاطر اهمیت آنها برای کودکان تأکید کرده ایم: حضور، خود فاش سازی و خلاقیت.
حضور در اشتیاق به کودکان و مخصوصاً خود کودکان انعکاسی می یابد.
کودکان بیشتر از بزرگسالان نیاز دارند که به طور صریح دوست داشته شدنشان اعلام و ابراز شود.
آنان اغلب خشم، طرد و کمبود محبت را نمی توانند به خوبی تشخیص دهند و s کودکان که در مشاوره گروهی شرکت می کنند تجارب منفی ; خانواده خود می آورند اغلب انتقاد و تنبیه را به عنوان طرد تفسیر می کنند.
بسیاری مشکلاتی در ارتباط با اعتماد و عدم اعتماد بنفس دارند. این کودکان مخصوصاً از اینکه به گرمی در گروه پذیرفته شوند بسیار لذت می برند و پیام دوست داشته شدن و عشق را به گشودگی بیان می کنند.
به هر حال اغلب کودکان مشاور گروه را به عنوان والدینشان در نظر می گیرند، کسی که آنان را دوست دارد و با ارزش گذاشتن به آنان بازخورد میدهد.
من می بینم که آنان بر سر نشستن بر صندلی کنار مشاور با یکدیگر دعوا می کنند و عشق شان را نسبت به مشاور به صورت کلامی و غیر کلامی بیان می کنند.
تصور می کنم اتحاد درمانگر- مراجع در گروه های کودکان نسبت به گروه های بزرگسالان تاثیر بزرگتری روی اعضا دارد، اگر چه که هنوز در این مورد پژوهشی صورت نگرفته است.
یکی از بهترین مشاورانی که استاد من بود، همواره به کودکان می گفت: «من دوستت دارم»؛ با چنین جملاتی اعضای گروه ژی اعتقاد پیدا می کنند که آنان دوست داشتنی هستند و خیلی سریع جذب گروه می شوند.
در گروههایی که او تشکیل می دهد هیج کس گروه را ترک نمی کند و میزان خود فاش سازی در سطح بالایی است.
لیکن، رفتار وی الگویی را برای بیان دوست داشتن متقابل میان اعضای گروه بوجود آورده است.