در برخی از موارد، ممکن است تشخیص اشتباه داده شده باشد، مثلاً در بعضی موارد نگرانی های اجتماعی ظاهری مرتبط با دیگر اختلالات از قبیل الگوهای نگرانی مزمن در اختلال اضطراب منتشر، یا ترسهایی که ممکن است مشخصه اختلال وحشت زدگی یا گذر هراسی باشد، با اضطراب اجتماعی اشتباه گرفته می شود.
وضوح نقش تشخیص های اضافی فقط یک نمونه از مواردی است که نشان می دهد درمانگران لازم است همواره در روند درمان، ارزیابی و توجه دقیقی نسبت به ترسهای مرکزی که در زیربنای ناراحتی و ناتوانی بیماران قرار دارد داشته باشند. مثالهای بیشتر، شامل دیگر عواملی است که ممکن است ترسهای مرتبط با موقعیت (در غیاب یک دیگران مهم یا در حضور دستهای خاص از نشانه های بدنی) را به منظور تقویت کامل نگرانی های اجتماعی بوجود آورد.
در هر کدام از این موارد، درمانگران ممکن است نیاز داشته باشند عیار عناصر مواجه ه را بسنجند تا مطمئن شوند که ترسهای مرکزی را به خوبی شناخته اند، بدین وسیله تا حدودی می توان مطمئن شد که مواجه ه، رایجترین افکار " چه میشد اگر" گزارش شده بوسیله بیمار را که در ارتباط با ترس هایش از موقعیتهای اجتماعی است، را در بر گرفته است.
موضوع پیشنهادی تحقیق روانشناسی :
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تحریف های شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی |