زیگموند فروید از جمله اشخاصی است که تحت تأثیر فردریش نیچه قرار گرفت و رابطه دوستی خود را تا هنگام مرگ با لودویک بینز وانگر سوئیسی که پیشگامی در مشاوره و روان درمانگری وجودی بود، حفظ کرد. بعدها کارل راجرزا نیز با رولو می رابطهای طولانی داشت، در همان زمان فریتز پرلز نیز از فلسفه وجودی و پدیدارشناسی تأثیر پذیرفته بود. در مسیری که چنین افرادی هموار ساختند انگاره های وجودی، مبنایی برای سایر دیدگاه های درمانی شد، اما غالباً آن انگاره ها پس زده شد یا آنچه از آن انگاره ها برگرفته بودند به شکلی تحریف شده نمود یافت.
این مبنای گسترده، به نحو متناقضی، بدل به یکی از دلایل چرایی عدم انتشار بهتر انگاره های وجودی شد. بعلاوه یکی دیگر از دلایلی که سبب عدم شناخته شدن بهتر انگاره های وجودی شد این بود که تا همین اواخر، مشاورین و روان درمانگران وجودی تمایلی به تن دادن به ساختار حاکم بر طب سنتی و برخی از رویکردهای دیگر نداشتند از این رو نسبت به طرح ریزی نظامدار کاربست خود بیمیل بوده، بیشتر متمایل به پاس داشتن آزادی خودشان، به عنوان یک ارزش بودند.
موضوع پیشنهادی تحقیق مشاوره :
بررسی اثربخشی مشاوره به شیوه وجودی بر کیفیت زندگی زوجین |