توجه شود که «متغیرهای پژوهش»، «بیان مسئله» و «پیشینه پژوهش» اعم از نظری و عملی (پژوهش های انجام شده) با یکدیگر رابطه تعاملی دارند.
در بیان مسئله، پژوهنده با بیان اجمالی پیشینه مطالعات برجسته و مربوط به موضوع و روشن نمودن جایگاه پژوهش حاضر، ارتباط آن با پژوهش های گذشته را مشخص می کند.
اصولاً در بیان مسئله و در تحلیل و تبیین موضوع، بهتر است از متغیر وابسته (ملاک یا ثانویه) آغاز شود و سپس به متغیر یا متغیرهای مستقل (پیش بین یا اولیه) پرداخته شود.
برای شروع مطالعه منابع، پژوهشگر باید تصویر روشن و دقیقی از مسئله پژوهشی خود داشته باشد. بدون چنین تصویری، مطالعه منابع صورت تصادفی خواهد گرفت، به این امید که این فعالیت پژوهشگر منجر به کشف یک مسئله شود! چنین برداشتی، از اعتبار پژوهش به شدت خواهد کاست.
پژوهشگر در بیان مسئله باید نشان دهد که بر موضوع احاطه دارد و مهمترین پژوهش های انجام شده مرتبط به موضوع انتخابی اش را بیان کند و نشان دهد که تناقض های آنها را میداند.
ابتدا مطالب عمومی تر مربوط به موضوع و سپس پژوهشهای اختصاصی و مشابه کار خود را معرفی کرده و نشان دهد که کار این پژوهشی از چه جنبه یا جنبه هایی مشابه و نیز متمایز از کار پژوهشی دیگران است.
پژوهشگر باید دقت کند که پژوهش در خلا و بدون اتکای به یافته ها شکل نمی گیرد، بلکه از یافته های پژوهش دیگران کمک گرفته والهام می گیرد که لازمه اش مطالعه منابع ومأخذ مرتبط به موضوع است.
در بیان پیشینه (کارهای پژوهشی قبلی) دسته بندی پژوهشها بر حسب موضوع و یا زمان انجام و میزان ارتباط آن با موضوع حاضر، توصیه میشود.
دقت شود استناد دقیق به منابع، در بیان مسئله حائز اهمیت بوده و براعتبار پژوهش خواهد افزود.
بسیار مهم است که پژوهنده، مبانی نظری پژوهش و پیشینه پژوهشی خود را مستند کند تا نشان دهد که پژوهشهای قبلی چگونه و به کمک چه منابعی بر مبانی نظری و دانش موجود میافزاید.