دانلود پایان نامه آماده حقوق درباره ابطال اسناد
عنوان : ابطال اسناد رسمی در حقوق ثبت
حقوق ثبت چیست؟
برای بسیاری از سرمایه گذاران، حقوق ثبت یکی از مهمترین مسائل در تامین مالی است. اگر یک سرمایه گذار در یک موقعیت اقلیت در یک شرکت غیر دولتی باشد، احتمال خروج او به تصمیمات اتخاذ شده توسط دیگران بستگی دارد. بنابراین، برخی از بنیانگذاران به این افتخار می کنند که درخواست های بانکداران سرمایه گذاری را برای عمومی کردن شرکت های خود رد کرده اند. آنها ادعا می کنند که سهامداران عمومی ممکن است سبک آنها را محدود کنند و در توانایی آنها برای اداره شرکت مطابق با سلیقه خود دخالت کنند. برای بنیانگذار خوب و خوب است، اما برای یک سرمایه گذار اقلیت که در شرکت بنیانگذار قفل شده است چندان آرامش بخش نیست. حتی اگر سرمایه گذاران به عنوان یک گروه کنترل شرکت را در دست داشته باشند، ممکن است در مورد زمان یک استراتژی خروج اختلاف نظر وجود داشته باشد.باید اجرا شود؛ در واقع، هر سرمایهگذار ممکن است بر اساس حقایق خاص آن سرمایهگذار، حس زمانبندی متفاوتی درباره موضوع داشته باشد.
تصمیم برای فروش شرکت به عنوان یک کل تقریباً همیشه وابسته به حداقل اکثریت سهامداران است که فروش را تأیید می کنند. مطمئناً، سهامداران میتوانند بر اساس قرارداد موافقت کنند که در انتخابات اقلیت بفروشند، اما این گونه قراردادها، در حالی که در توافقنامههای سهامداران که به حقوق طولانیمدت گفته میشود، رایج است ، به ندرت در عمل مطابق با شرایط آنها اجرا میشوند. [1] سهامداران، با این حال، می توانند یک استراتژی خروج اولیه ، حداقل در تئوری، به تنهایی و سریالی اجرا کنند. این شرکت تنها می توانید دارایی های خود را یک بار به فروش برساند، اما می تواند به عنوان بسیاری از عرضه عمومی از آن اوراق بهادار به عنوان بازار تحمل خواهد کرد، و یک عرضه عمومی در نهایت سرمایه گذاران مایع خواهد شد.
با این حال، تصمیم برای عمومی شدن در وهله اول اغلب دشوار است. ملاحظاتی در هر دو طرف وجود دارد. علاوه بر این، حتی اگر یک شرکت در حال حاضر عمومی است، این انتخابات را به شناور ارائه یکی دیگر از نیاز به فکر و بحث؛ هر پیشنهادی سهامداران موجود را "رقیق" می کند. برخی از سهامداران ممکن است احساس کنند قیمت قابل دستیابی کنونی دقیقاً منعکس کننده ارزش است و برخی ممکن است به شدت مخالف باشند.
به عنوان یک موضوع قانونی فنی، تصمیم برای تأثیرگذاری بر یک IPO تصمیم اکثریت است. حتی اگر شرکت قصد فروش هیچ سهامی را نداشته باشد، فقط شرکت می تواند اظهارنامه ثبت را ثبت کند. [2] سهامدار اقلیت نمی تواند سهام خود را برای فروش بدون رضایت شرکت ثبت کند. بهعنوان ثبتکننده، [3] شرکت شرایط عرضه را تعیین میکند، از جمله این سؤال که چه تعداد سهام خودی را شامل شود. بر این اساس، سرمایه گذاران به دنبال تقویت موقعیت خود با تضمین این رضایت از قبل، با اصرار بر وجود توافقنامه ای به نام ثبت ، به عنوان بخشی از یا وابسته به قرارداد خرید سهام هستند.قرارداد حقوق. یادآوری این نکته مهم است که شرکتی که «عمومی میشود» دچار تحول فوری نمیشود، زیرا تمام سهام آن به صورت خودکار به ابزارهای مایع تبدیل میشود. تنها سهامی که واقعاً عمومی می شود - یعنی از محدودیت های فروش مجدد رها می شود [4] - آنهایی هستند که برای فروش ثبت شده اند [5] و در آن زمان فروخته می شوند. و شرکت معمولاً آن سهام را صادر می کند. سهم سرمایه گذاران از "اقدام" در یک IPO به شدت محدود است زیرا اشتهای بازار برای سهام در یک IPO به طور کلی محدود به معاملاتی است که در آن بیشتر پول جمع آوری شده در داخل شرکت کار می کند. با این وجود، IPO مهم ترین گام در مسیر نقدینگی است، حتی برای آن دسته از سرمایه گذارانی که در این عرضه فروش ندارند.
[2]-دسته های حقوق ثبت
حقوق ثبت به دو دسته تقسیم میشود: «تقاضا» و «قیمت». حقوق Piggyback، همانطور که از نام پیداست، به سهامداران این حق را می دهد که سهام خود را در ثبتی که شرکت در حال حاضر از طرف خود برنامه ریزی می کند (یک پیشنهاد "اصلی") یا سایر سهامداران (یک پیشنهاد "ثانویه") گنجانده شود . [6] حقوق تقاضا ، به عنوان نام آن پیداست، تامل که این شرکت باید آغاز و دنبال کردن ثبت نام از یک ارائه از جمله البته الزاما نه محدود به، سهام پیشنهادی توسط درخواست سهامداران (بازدید کنندگان). از آنجایی که حقوق مطالبه بحث برانگیزتر است، بحث زیر اساساً (اما نه منحصرا) بر آن تنوع متمرکز است.
لازم به ذکر است که انواع مختلفی از انتشار سهام، هر چند با نام، وجود دارد که طبیعتاً نباید مشمول حقوق قیچی باشد، یعنی انتشار سهام در حین تحصیل شرکت دیگری یا ثبت سهام به موجب کارمند. طرح سود سهام علاوه بر این، تفاوت عملی بین حق تقاضا و پیگگیبک می تواند اندک باشد. سرمایهگذاران در مورد تقاضای IPO سروصدا میکنند، صادرکننده (که به این ترتیب تحریک میشود) تصمیم میگیرد به تنهایی ادامه دهد و سپس سرمایهگذاران به دنبال آن هستند که در واقع پیشنهادی را که آنها «مطالعه کردهاند» بازپس بگیرند. بنابراین، بحث «کوتاه کردن مو»، به کناری، و «قفل کردن» در مورد همه انواع حقوق ثبت اعمال می شود ، نه فقط حقوق مطالبه .
[3] - اصول اساسی حقوق ثبت
برای درک کافی موضوعات مختلف درگیر، بحث در مورد اصول اساسی ضروری است. اولین مورد این است که حقوق ثبت به ندرت مطابق با شرایط آنها استفاده می شود، و با این حال برخی از سرمایه گذاران و مشاوران آنها آنها را به عنوان عنصر اصلی معامله می دانند. برای مثال، استفاده واقعی از حقوق مطالبه میتواند بسیار ناخوشایند باشد: گروهی از سهامداران اقلیت اصرار بر ثبت نام دارند ، مدیرعامل تنها به این دلیل موافقت میکند که مجبور است، اما در واقع به اقلیت میگوید: « پذیرهنویس خود را پیدا کنید . نمایش های جاده ای خود را انجام دهید. [7]من را با سؤالات خریداران بزرگ سازمانی آزار ندهید. در یک کلام، سهام را خودتان بفروشید.» چنین کاری باعث ایجاد یک تلاش بی نظم در بازاریابی می شود و قیمت هر سهم متضرر می شود.
از سوی دیگر، همانطور که گفته شد، حقوق ثبت اغلب تنها وسیله خروجی است که به عنوان یک امر عملی، سهامداران اقلیت می توانند آن را مجبور کنند. یک استارت آپ ممکن است سهام قابل بازخرید را به اختیار دارنده منتشر کند، اما مواردی که در آن امتیاز با موفقیت اعمال شده اند، اندک هستند. شرکتی که هنوز در مرحله توسعه است ممکن است قدرت قانونی نداشته باشد، چه رسد به پول نقد و/یا توافق طلبکارانش برای بازخرید سهام. اگر یک مؤسس کنترل کننده به نشستن در دفتر خود، بازی با اسباب بازی های پیشرفته خود راضی باشد و به پول بیشتری از سرمایه گذاران خود نیاز نداشته باشد، سرمایه گذاران به اهرم فشار نیاز دارند. غیر از تهدید به اجرای ثبت نامتوافقنامه حقوق، هیچ راه قانونی برای وادار کردن شرکت به عمومی شدن وجود ندارد. بنابراین، مهم است که در نظر داشته باشید که انحلال سهام سرمایه گذاران از طریق عرضه عمومی نه تنها می تواند یک وعده باشد، بلکه یک معیار نیز می باشد ، به این معنی که در صورت امتناع موسس از همکاری، این راه حل، نیازی به طرح دعوی حقوقی ندارد. تخصیص مجدد سود سهام می تواند در صورتی که IPO به موقع محقق نشود، آغاز شود.
دومین ویژگی جالب قرارداد حقوق ثبت این است که یک قرارداد سه طرفه است اما از سه طرف فقط دو طرف آن را مذاکره و امضا می کنند. به استثنای «پیشنهادهای خودگردان»، یک عرضه اولیه یا ثانویه اوراق بهادار به یک ناشر ، سهامداران فروش و یک پذیرهنویس نیاز دارد ، چه بر اساس «شرکت» یا «بهترین تلاش». با این حال، پذیره نویس معمولاً هنگام امضای قرارداد حقوق ثبت حضور ندارد و خود طرفین باید پیش بینی کنند که پذیره نویس چه نیازی دارد. پس از آن نقطه، پذیره نویسان به عنوان یک قاعده، پیشنهادات ثانویه را برای شرکت های مرحله اولیه ترجیح نمی دهند.
با داشتن یک انتخاب، بازار دوست دارد که عواید حاصل از فروش را به خزانه شرکت وارد کند تا برای اهداف تولیدی استفاده شود، نه اینکه در اختیار افراد خارجی قرار گیرد. علاوه بر این، هر زمان که سهام فروخته می شود، پذیره نویس می خواهد تعداد سهام منتشر شده کمی کمتر از محاسبه اش از اشتهای بازار باشد. پذیره نویسی در صورتی موفق تلقی می شود که قیمت سهام در بازار پس از فروش اندکی افزایش یابد. اگر قیمت پایین بیاید، خریدارانی که توسط پذیره نویس آورده شده ناراضی هستند. اگر هوشمندانه رشد کند، شرکت ناراحت می شود زیرا پذیره نویس معامله را کمتر از قیمت گذاری کرده است. در نتیجه، پذیرهنویس نمیخواهد سهام جدیدی را در مدت کوتاهی پس از عرضه پذیرهنویسی وارد بازار کند.فروخته می شود و عرضه بیشتری نسبت به تقاضا ایجاد می کند. این الزامات شرایطی را در توافقنامه حقوق ثبت نام میکنند که بهعنوان «قطع مو» و «نگهداری» شناخته میشوند.
در نهایت، گنجاندن سهام شخص در یک عرضه عمومی تعهدنامه تنها راهی نیست که می توان سهام را فروخت. دارنده اوراق بهادار محدود میتواند سهام خود را، هر چند با تخفیف ناشی از نقدینگی، در یک معامله خصوصی بفروشد. مهمتر از آن، او می تواند پس از اینکه شرکت سهامی عام شد، طبق قانون 144 ، سهام را به بازار "دریبل" کند . بنابراین، حقوق ثبت برای دارنده سهام محدود در یک شرکت سهامی عام زائد است، مگر اینکه دارنده بخواهد قبل از مدت نگهداری لازم در قانون 144 بفروشد. منقضی شده است یا بلوک آنقدر بزرگ است که نمیتوان آن را تحت محدودیتهای «حجم» یا «نحوه فروش» تعیین شده در آن قانون «دریبل» کرد.
"نقاط" در یک مذاکره حقوق ثبت (نکات یک اصطلاح عامیانه برای موضوعات مورد مناقشه است) [8] درجات مختلفی از شدت دارند. برخی استاندارد هستند. بنابراین، ناشر به ندرت با ثبت سهام ممتاز قابل تبدیل، بدهی قابل تبدیل یا سایر حقوق برای خرید سهام عادی موافقت می کند . بازار اوراق بهادار ترکیبی خود می تواند برای تحلیلگران عرضه اولیه اولیه یک ناشر در مرحله نوظهور آشفته و گیج کننده باشد . در واقع، صرف وجود یک کلاس از ارشد امنیتی ممکن است چشم انداز ابر سهام عادی را مشارکت در درآمد آینده. [9] از این رو، دارندگان قابل تبدیلاوراق بهادار قبل از اینکه بتوانند سهام خود را در عرضه قرار دهند باید تبدیل شوند و/یا در هر صورت باید تبدیل شوند تا ترازنامه "تصفیه" شود . از سوی دیگر، برخی از «نقاط»، میدانهای نبرد بالقوه هستند. به عنوان مثال، یک سهامدار اقلیت می خواهد این حق را داشته باشد که در هر زمانی که انتخاب کند، اعمال حقوق خود را تهدید کند (و در نتیجه شرکت را برای ثبت نام قلدری کند ). شرکت برای محدود کردن زمان مجاز انتخاب سهامدار مبارزه خواهد کرد - مثلاً پنج یا بیش از هفت سال پس از سرمایه گذاری او. سهامدار می خواهد بتواند ثبت نام خود را منتقل کندحقوقی که اگر سهامش را منتقل کند، بخشی از مجموعه حقوقی است که برای آن معامله کرده است. این شرکت برای حفظ حقوق شخصی برای دارنده مبارزه خواهد کرد - اگر زمان بندی کاملاً نامناسب باشد، ثبت نام اجباری یک سلاح بزرگ است. یک سهامدار ناراضی – برای مثال، بنیانگذار که اخیراً از سمت خود به عنوان رئیسجمهور فسخ شده است، ممکن است مانند یک باشگاه حقوق خود را برای کسب امتیازات غیرمرتبط به دست بیاورد.
مشخصات:
عنوان : ابطال اسناد رسمی در حقوق ثبت
موارد قابل استفاده از این پروپوزال: آموزش پروپوزال نویسی – برای درس روش تحقیق و سمینار و کلیه امور پژوهشی مرتبط
شامل همه قسمت های یک پروپوزال استاندارد: مقدمه – بیان مسئله – اهمیت و ضرورت – پیشینه – اهداف جزئی و کلی – فرضیه ها - روش - جامعه، نمونه و روش نمونه گیری –ابزار - روش اجرا - روش تجزیه و تحلیل اطلاعات - منابع فارسی و انگلیسی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
نوع فایل: Word و قابل ویرایش
تعداد صفحه: 105
کد فایل : 73