عنوان: بررسی طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران روانپزشکی بستری در ببمارستان رازی کرمان
همه بندهای یک پروپوزال استاندارد: دارد
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 25 صفحه
شماره: 30
بیان مسأله و بررسی متون ( درصورت نیاز از حداکثر 2 صفحه اضافی استفاده وکد مراجع راپی درپی ذکر نمائید.)
اختلال های روانپزشکی از جمله مسایل مهم بهداشت عمومی می باشد (سازمان جهانی بهداشت ، 2003).
در حال حاضر اختلالات روانی و رفتاری عمده، 813 تا 823 میلیون نفر یعنی حدود 14% جمعیت جهان را گرفتار کرده است.
سازمان جهانی بهداشت درصد به خطر افتادن سلامتی به دلیل اختلال روانی را در سال 1990 در حدود 5/10 درصد اعلام کرده است. بیماری روان، افراد را در کلیه سنین، فرهنگ ها و سطح تحصیلات یا درآمد می تواند تحت تاثیر قرار دهد.
اتحادیه بیماری روانی و بهداشت روانی در کانادا اعلام کرده است حداقل 5 نفر در کانادا یک نفر در طول عمر به بیماری روانی مبتلا می شود (حجتی عابد، کربلایی نوری، رفیعی، و کریملو، 1389).
اختلال روانی یا بیماری روانپزشکی یک دگرگونی رفتاری و روانشناختی است که در فرد اتفاق می افتد و آشفتگی هایی در عملکرد فرد ایجاد می کند (حجتی عابد و همکاران، 1389). شناخت عوامل مرتبط با اختلال های روانی به درمان و پیشگیری از آنها کمک می کند. روان شناسان مدت هاست عنوان کرده اند که عملکرد والدین بر شکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تاثیر معناداری دارد. براساس مدل آسیب پذیری-استرس در آسیب شناسی روانی پژوهش های زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب پذیری فرد مورد بررسی قرار داده اند (هریس و کرتن ، 2002).
در این میان پیاژه (1954) و بالبی (1969) (به نقل از گانتی و بوری ، 2008) معتقدند که عملکرد والدین سبب ایجاد و گسترش مدل هایی در درون سازمان شناختی فرد به نام طرحواره می شود. این طرحواره ها در زندگی فرد به عنوان عدسی هایی عمل می کنند که تفسیر، انتخاب و ارزیابی فرد از تجارب وی را شکل می دهند. متعاقب نظریه های شناختی آسیب پذیری روانی و با وام گیری از دیدگاه پیاژه، جفری یانگ نظری را در رابطه با طرحواره های ناسازگار اولیه گسترش داده است. وی معتقد است طرحواره ها سازه هایی هستند که براساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرند و به عنوان واسطه، پاسخ های رفتاری افراد را تحت تاثیر قرار می دهند. برخی از طرحواره ها به ویژه آنها که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند، ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت و مشکلات بین فردی باشند.
یانگ ، کلوسکو و ویشار (2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1394) طرحواره های ناسازگار اولیه را الگوهای هیجانی و شناختی خود-آسیب رسان تعریف می کنند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار شده و بر نحوه تعبیر و تفسیر تجارب و رابطه با دیگران تاثیر می گذارد. زمانی که این طرحواره ها فعال می شوند، می توانند بر ادراک، واقعیت و پردازش شناختی فرد اثر بگذارند (کرمیرا و همکاران، 2010).
یانگ معتقد است که طرحواره ها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می آیند که این نیازها عبارتند از دلبستگی ایمن به دیگران، خودگردانی، کفایت و هویت، آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم، خود انگیختگی و تفریح، محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری (یانگ و همکاران، 2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1394).
بررسی متون
مبانی نظری طرحواره ناسازگار اولیه
یانگ (1990، 1999) معتقد است برخی از این طرحواره ها به ویژه آنها که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت، مشکلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محور I قرار بگیرند یانگ برای بررسی دقیق تر این ایده، مجموعه ای از طرحواره ها را مشخص کرده است که به آنها «طرحواره های ناسازگار اولیه » می گوید(جفری و همکاران، 2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1394).
پس از بازنگری در تعریف اولیه ای که یانگ ارائه کرده بود به این نتیجه رسید که طرحواره های ناسازگار اولیه خصوصیات زیر را دارند(جفری و همکاران، 2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1394): - الگو یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند؛
- از خاطرات، هیجان ها، شناخت واره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند؛
- در دوران کودکی و نوجوانی شکل گرفته اند؛
- در سیر زندگی تداوم دارند؛ درباره خود و رابطه با دیگران ناکارآمدند.
به باور یانگ (1990) طرحواره های ناسازگار اولیه ساختارهای شناختی عمیقی، شامل باورهایی درباره خود، دیگران و محیط هستند که از ارضاء نشدن نیازهای اولیه به ویژه نیازهای هیجانی در دوران کودکی سرچشمه می گیرند. این طرحواره ها، اطلاعات مربوط به رابطه بین فرد و محیط را تحریف و افکار خودکار منفی را فعال می کنند و در نهایت نگرش ها و پرداش شناختی نابهنجار را در پی دارند.
یانگ و همکاران (2003) ﻫﻴﺠــﺪه ﻃﺮح واره را ﺑﻴﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :
1- رﻫﺎﺷﺪﮔﻲ، 2 - ﺑﻲ اﻋﺘﻤــــﺎدي/ﺑﺪرﻓﺘﺎري،3 - ﻣﺤﺮوﻣیت ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ، 4 - ﻧﺎرﺳﺎﻳﻲ/ﺑﻲ ﻣﻬﺮي،5-ﮔﻮﺷـــﻪ ﮔﻴـــﺮي اﺟﺘﻤـــﺎﻋﻲ / ﺑﻴﮕـﺎﻧﮕﻲ، 6 - واﺑـــﺴﺘﮕﻲ /ﺑــﻲ ﻛﻔــﺎﻳﺘﻲ ﻋﻤﻠــﻲ، 7 - آﺳــﻴﺐ ﭘﺬﻳﺮي ﻧﺴﺒﺖ ﺑــﻪ زﻳــﺎن ﻳــﺎ ﺑﻴﻤـــﺎري، 8 – ﮔﺮﻓﺘـﺎري، 9 -ﺷﻜـــﺴﺖ در ﭘﻴـــﺸﺮﻓﺖ، 10-اﺳــــﺘﺤﻘﺎق/ﺑــــﺰرگ ﻣﻨــــﺸﻲ، 11 - ﺧﻮﻳــــﺸﺘﻦ داري و ﺧﻮد اﻧﻀﺒﺎﻃﻲ ﻧﺎﻛﺎﻓﻲ، 12 - اﻃﺎﻋﺖ: اﺣـﺴﺎس اﺟﺒـﺎر ﻧـﺴﺒﺖ ﺑﻪ واﮔﺬاري اﻓﺮاﻃـﻲ ﻛﻨﺘـﺮل ﺧـﻮد ﺑـﻪ دﻳﮕـﺮان ، 13 – اﻳﺜـﺎر : ﺗﻤﺮﻛﺰ اﻓﺮاﻃﻲ ﺑﺮ ارﺿﺎء ﻧﻴﺎزﻫﺎي دﻳﮕﺮان در زﻧـﺪﮔﻲ روزﻣـﺮه ،14 - ﺗﺄﻳﻴﺪ ﺟﻮﻳﻲ / ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ، 15 - ﻧﮕﺮاﻧﻲ / ﺑﺪﺑﻴﻨﻲ: ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻋﻤﻴـﻖ و ﭘﻴﻮﺳــﺘﻪ ﺑــﺮ ﺟﻨﺒــﻪ ﻫـﺎي ﻣﻨﻔـﻲ زﻧــﺪﮔﻲ، 16 - ﺑــﺎزداري ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ: ﺑـﺎزداري اﻓﺮاﻃـﻲ رﻓﺘـﺎري، اﺣـﺴﺎﺳﺎت و ارﺗﺒﺎﻃـﺎت ﺧﻮداﻧﮕﻴﺨﺘﻪ، 17 - ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﺳﺮﺳﺨﺘﺎﻧﻪ : ﻛﻮﺷﺶ ﺑـﺴﻴﺎر ﻛﻨـﺪ، 18 - ﺧﻮدﺗﻨﺒﻴﻬﻲ(جفری و همکاران، 2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1394).
پیشینه پژوهش
پژوهش های داخلی
محمداميني و همکاران در سال 1394 پژوهشی با هدف طرحواره هاي ناسازگار اوليه در بيماران مبتلا به اختلالات شخصيت مرزي انجام دادند. در اين مطالعه مقطعي، از ميان بيماران مبتلا به اختلالات شخصيت مرزي و افراد بهنجار شهر اردبيل، 90 نفر به صورت تصادفي ساده انتخاب شدند (45 نفر در هر گروه). براي جمع آوري داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره يانگ و پرسش نامه چند محوري باليني ميلون استفاده شد. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار SPSS (Ver 17)و آزمون هاي آماري کاي دو و تي مستقل استفاده شد.
نتايج پژوهش نشان داد که بين طرحواره هاي ناسازگار اوليه در بيماران مبتلا به اختلالات شخصيت مرزي و افراد بهنجار تفاوت معني داري وجود دارد. علاوه بر آن تفاوت معني داري در طرحواره هاي حوزه بريدگي و طرد، خودگرداني و عملکرد مختل، محدوديت هاي مختل، گوش به زنگي بيش از حد و بازداري (P<0.001) در دو گروه مورد مطالعه ديده مي شود.
پژوهش های خارجی :
کریستون و همکاران در سال 2012 به بررسی طرحواره های ناسازگار در اختلالات شخصیت پرداختند. نتایج نشان داده است که بین اختلالات شخصیت و طرحواره های دارای سوگیری پردازش اطلاعات ارتباط وجود دارد. روش جمع آوری وتجزیه وتحلیل داده ها (نام آزمون های آماری قید وبرگه جمع آوری اطلاعات پیوست شود):
ابزار:
پرسشنامه طرحواره يانـگ (FS-QS). براى اندازهگيرى طرحوارههاى نـاسازگار، ابـزار اندازهگيرى مورد استفاده، شكل كوتاه پرسشنامه طرحواره يانگ (FS-QS) مىباشد. اين پرسشنامه يك ابزار 75 سؤالى براى سنجش طرحوارههاى ناسازگار اوليه با طيف ليكرت بر روى يك مقياس 6 درجهاى از "كاملا درست درباره من" تا "كاملا غلط درباره من" درجـهبندى مىشود. يانگ(1998) اين پرسشنامه را از روى فرم اصلى پرسشنامه (فرم 205 آيتمى) ساخت پرسشنامه FS-QS 15 طرحواره ناسازگار اوليه را مى سنجد.
هر 5 آيتم اين پرسشنامه يك طرحواره را مىسنجد، اين طرحوارهها عبارتند از: طرحواره رهاشدگى، طرحواره بىاعتمادى/بد رفتارى، طـرحواره مـحروميت هيجانى، طرحواره وابستگى/بىكفايتى، طرحواره آسيبپذيرى نسبت به ضرر، طرحواره نقص/شرم، طرحواره ناكامى، طرحواره بازدارى هيجانى، طرحواره فداكارى، طرحواره معيارهاى سرسختانه، طرحواره استحقاق، طرحواره خودانضباطى ناكافى، طرحواره بيگانگى اجـتماعى، طـرحواره اطاعت/پيروى، طرحواره گرفتارى/در دامافتادگى.
منابع : ...
قیمت با تخفیف ویژه: