برخی از یافته های اخیر در مورد شادی تصویری خوش بینانه ارائه می دهند که نشان می دهد تغییرات واقعی در شادی امکان پذیر است.

به عنوان مثال، مداخلات رفاهی که به طور متفکرانه طراحی شده برای افزایش سطح اولیه شادی افراد طراحی شده‌اند، ممکن است شادی را به روش‌هایی دائمی و طولانی مدت و نه فقط موقتی افزایش دهند. این تغییرات در شادی ممکن است در سطوح فردی، سازمانی و اجتماعی مورد هدف قرار گیرد (دینر و همکاران، 2006). محققان در یک مطالعه دریافتند که یک سری از مداخلات شادی شامل تمرین هایی مانند نوشتن سه چیز خوب که هر روز رخ می دهد منجر به افزایش شادی می شود که بیش از شش ماه طول می کشد (سلیگمن و همکاران، 2005).

اندازه گیری شادیو رفاه در سطح اجتماعی در طول زمان ممکن است به سیاست گذاران در تعیین اینکه آیا مردم به طور کلی شاد یا بدبخت هستند، و همچنین اینکه چه زمانی و چرا ممکن است این احساس را داشته باشند، کمک کند. مطالعات نشان می‌دهد که میانگین نمرات شادی ملی (در طول زمان و در بین کشورها) به شدت با شش متغیر کلیدی مرتبط است: تولید ناخالص داخلی سرانه (GDP، که نشان‌دهنده استاندارد زندگی اقتصادی یک کشور است)، حمایت اجتماعی، آزادی در انتخاب‌های مهم زندگی، سلامت امید به زندگی، آزادی از فساد ادراک شده در دولت و تجارت، و سخاوت (هلیول و همکاران، 2013). بررسی اینکه چرا مردم شاد یا ناراضی هستند ممکن است به سیاست گذاران کمک کند تا برنامه هایی را توسعه دهند که شادی و رفاه را در یک جامعه افزایش می دهد (دینر و همکاران، 2006).

روانشناسی مثبت
در سال 1998، سلیگمن (همان فردی که آزمایش‌های درماندگی آموخته‌شده را انجام داد)، که در آن زمان رئیس انجمن روان‌شناسی آمریکا بود، از روان‌شناسان خواست تا بیشتر بر درک چگونگی ایجاد نیروی انسانی و رفاه روانی تمرکز کنند. سلیگمن در تلاش عمدی برای ایجاد یک جهت جدید و جهت گیری جدید برای روانشناسی، به ایجاد یک جنبش رو به رشد و زمینه تحقیقاتی به نام روانشناسی مثبت گرا کمک کرد (کامپتون، 2005). به معنای کلی، روانشناسی مثبتمی توان آن را علم شادکامی دانست. این حوزه ای از مطالعه است که به دنبال شناسایی و ترویج آن ویژگی هایی است که منجر به تحقق بیشتر در زندگی ما می شود. این رشته به نقاط قوت افراد و آنچه به افراد کمک می کند تا زندگی شاد و رضایت بخشی داشته باشند، می پردازد و از تمرکز بر آسیب شناسی، عیوب و مشکلات افراد دور می شود. طبق نظر سلیگمن و سیکسزنت میهالی (2000)، روانشناسی مثبت،

در سطح ذهنی در مورد تجربیات ذهنی ارزشمند است: رفاه، رضایت، و رضایت (در گذشته). امید و خوش بینی (به آینده)؛ و … شادی (در حال حاضر). در سطح فردی، این در مورد ویژگی های فردی مثبت است: ظرفیت عشق و حرفه، شجاعت، مهارت بین فردی، حساسیت زیبایی شناختی، پشتکار، گذشت، اصالت، آینده نگری، معنویت، استعداد بالا و خرد. (ص 5)

برخی از موضوعات مورد مطالعه توسط روانشناسان مثبت اندیش شامل نوع دوستی و همدلی، خلاقیت، بخشش و شفقت، اهمیت احساسات مثبت، تقویت عملکرد سیستم ایمنی، لذت بردن از لحظات زودگذر زندگی، و تقویت فضایل به عنوان راهی برای افزایش شادی واقعی است (کامپتون) ، 2005). تلاش های اخیر در زمینه روانشناسی مثبت گرا بر گسترش اصول آن به سمت صلح و رفاه در سطح جامعه جهانی متمرکز شده است. در دنیای جنگ زده که در آن کشمکش، نفرت و بی اعتمادی رایج است، چنین «روانشناسی صلح مثبت» گسترده ای می تواند پیامدهای مهمی برای درک چگونگی غلبه بر ظلم و تلاش برای صلح جهانی داشته باشد (کوهرز، کریستی، وایت، و داس، 2013).

Dig Deeper: مرکز بررسی ذهن های سالم
در پردیس دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، مرکز بررسی ذهن‌های سالم در مرکز Waisman تحقیقات علمی دقیقی را در مورد جنبه‌های سالم ذهن، مانند مهربانی، بخشش، شفقت، و ذهن‌آگاهی انجام می‌دهد. این مرکز که در سال 2008 تأسیس شد و توسط عصب‌شناس مشهور دکتر ریچارد جی دیویدسون رهبری می‌شود، طیف وسیعی از ایده‌ها را بررسی می‌کند، از جمله مواردی مانند برنامه درسی مهربانی در مدارس، همبستگی‌های عصبی رفتارهای اجتماعی، اثرات روان‌شناختی آموزش تای چی، بازی‌های دیجیتال تقویت رفتار اجتماعی در کودکان و اثربخشی تمرینات یوگا و تنفس در کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه.

بر اساس وب سایت آن، این مرکز پس از آن که دکتر دیویدسون توسط اعلیحضرت، دالایی لاما چهاردهم، به چالش کشیده شد، تأسیس شد، "برای به کار بردن سختی های علم برای مطالعه ویژگی های مثبت ذهن" (مرکز بررسی ذهن های سلامت، 2013). این مرکز به انجام تحقیقات علمی با هدف توسعه رویکردهای آموزشی بهداشت روان که به مردم کمک می کند تا زندگی شادتر و سالم تری داشته باشند، ادامه می دهد.

تاثیر مثبت و خوش بینی
با استفاده از روانشناسی مثبت گرا، تحقیقات گسترده ای در 10 تا 15 سال گذشته اهمیت ویژگی های روانشناختی مثبت را در بهزیستی جسمانی مورد بررسی قرار داده است. ویژگی هایی که به ارتقای بهزیستی روانشناختی کمک می کنند (مثلاً داشتن معنا و هدف در زندگی، احساس استقلال، احساسات مثبت و رضایت از زندگی) با طیف وسیعی از پیامدهای سلامتی مطلوب (به ویژه بهبود سلامت قلبی عروقی) عمدتاً از طریق روابط آنها مرتبط است. با عملکردهای بیولوژیکی و رفتارهای سلامت (مانند رژیم غذایی، فعالیت بدنی و کیفیت خواب) (بوهم و کوبزانسکی، 2012). کیفیتی که مورد توجه قرار گرفته تاثیر مثبت است، که به تعامل لذت بخش با محیط مانند شادی، شادی، اشتیاق، هوشیاری و هیجان اشاره دارد (واتسون، کلارک و تلهگن، 1988). ویژگی‌های عاطفه مثبت، مانند عاطفه منفی (که قبلاً در مورد آن صحبت شد)، می‌تواند کوتاه، طولانی‌مدت یا شبیه به ویژگی باشد (پرسمن و کوهن، 2005). مستقل از سن، جنسیت و درآمد، عاطفه مثبت با ارتباط اجتماعی بیشتر، حمایت عاطفی و عملی، تلاش‌های مقابله‌ای سازگار و افسردگی کمتر مرتبط است. همچنین با طول عمر و عملکرد فیزیولوژیکی مطلوب همراه است (Steptoe, O'Donnell, Marmot, & Wardle, 2008).

عاطفه مثبت همچنین به عنوان یک عامل محافظتی در برابر بیماری قلبی عمل می کند. در یک مطالعه 10 ساله روی نوا اسکوشیا، میزان بیماری قلبی برای هر یک نقطه افزایش در اندازه گیری عاطفه مثبت، 22 درصد کمتر بود، از 1 (بدون عاطفه مثبت بیان شده) به 5 (عاطفه بسیار مثبت) (دیویدسون، مستوفسکی و وانگ، 2010). از نظر سلامتی ما، عبارت "نگران نباش، شاد باش" در واقع توصیه مفیدی است. همچنین کارهای زیادی انجام شده است که نشان می‌دهد خوش‌بینی - تمایل عمومی به نگاه کردن به جنبه‌های مثبت چیزها - همچنین پیش‌بینی‌کننده مهمی برای نتایج مثبت سلامت است.

اگرچه عاطفه مثبت و خوش بینی از برخی جهات مرتبط هستند، اما یکسان نیستند (پرسمن و کوهن، 2005). در حالی که عاطفه مثبت بیشتر به حالات احساس مثبت مربوط می شود، خوش بینی به عنوان یک تمایل عمومی برای انتظار اتفاقات خوب در نظر گرفته شده است (چانگ، 2001). همچنین به عنوان تمایلی برای مشاهده عوامل استرس‌زا و مشکلات زندگی به‌عنوان موقت و بیرونی برای خود تصور شده است (پترسون و استین، 2002). مطالعات متعدد در طول سال‌ها به طور مداوم نشان داده‌اند که خوش‌بینی با طول عمر، رفتارهای سالم‌تر، عوارض کمتر پس از جراحی، عملکرد بهتر سیستم ایمنی در میان مردان مبتلا به سرطان پروستات و پیروی بهتر از درمان مرتبط است (راسموسن و والیو، 2008). علاوه بر این، افراد خوش بین علائم فیزیکی کمتر، درد کمتر، عملکرد فیزیکی بهتر،

جریان
عامل دیگری که به نظر می رسد در پرورش حس عمیق خوب بودن مهم است، توانایی استخراج جریان از کارهایی است که در زندگی انجام می دهیم. جریانبه عنوان یک تجربه خاص توصیف می شود که آنقدر جذاب و گیرا است که ارزش انجام آن را به خاطر خودش می کند (Csikszentmihalyi, 1997). معمولاً به تلاش های خلاقانه و فعالیت های اوقات فراغت مربوط می شود، اما می تواند توسط کارگرانی که شغل خود را دوست دارند یا دانش آموزانی که عاشق مطالعه هستند نیز تجربه کند (Csikszentmihalyi, 1999). بسیاری از ما بلافاصله مفهوم جریان را تشخیص می دهیم. در واقع، این اصطلاح از استفاده خود به خودی پاسخ‌دهندگان از این اصطلاح ناشی می‌شود، زمانی که از آنها خواسته می‌شود توضیح دهند که وقتی کاری که انجام می‌دهند به خوبی پیش می‌رود، چه احساسی دارند. وقتی افراد جریان را تجربه می کنند، درگیر یک فعالیت می شوند تا جایی که احساس می کنند خود را در این فعالیت گم می کنند. آنها بدون زحمت تمرکز و تمرکز خود را حفظ می کنند، احساس می کنند که کنترل کامل بر اعمال خود دارند و به نظر می رسد زمان سریعتر از حد معمول می گذرد (Csikszentmihalyi, 1997). جریان یک تجربه لذت‌بخش در نظر گرفته می‌شود و معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که افراد درگیر فعالیت‌های چالش‌برانگیزی هستند که نیازمند مهارت‌ها و دانشی هستند که می‌دانند دارند. برای مثال، افراد به احتمال زیاد تجربیات جریان را در رابطه با کار یا سرگرمی های خود گزارش می دهند تا در رابطه با غذا خوردن. وقتی از شما این سوال پرسیده شد: "آیا تا به حال درگیر چیزی شده اید که به نظر می رسد چیز دیگری مهم نباشد و زمان را از دست بدهید؟" حدود 20 درصد از آمریکایی ها و اروپایی ها گزارش می دهند که به طور منظم این تجارب جریان مانند را دارند (Csikszentmihalyi, 1997). افراد به احتمال زیاد تجربیات جریان را در رابطه با کار یا سرگرمی های خود گزارش می کنند تا در رابطه با غذا خوردن. وقتی از شما این سوال پرسیده شد: "آیا تا به حال درگیر چیزی شده اید که به نظر می رسد چیز دیگری مهم نباشد و زمان را از دست بدهید؟" حدود 20 درصد از آمریکایی ها و اروپایی ها گزارش می دهند که به طور منظم این تجارب جریان مانند را دارند (Csikszentmihalyi, 1997). افراد به احتمال زیاد تجربیات جریان را در رابطه با کار یا سرگرمی های خود گزارش می کنند تا در رابطه با غذا خوردن. وقتی از شما این سوال پرسیده شد: "آیا تا به حال درگیر چیزی شده اید که به نظر می رسد چیز دیگری مهم نباشد و زمان را از دست بدهید؟" حدود 20 درصد از آمریکایی ها و اروپایی ها گزارش می دهند که به طور منظم این تجارب جریان مانند را دارند (Csikszentmihalyi, 1997).

اگرچه داشتن ثروت و دارایی های مادی خوب است، اما مفهوم جریان نشان می دهد که هیچ یک از این دو شرط لازم برای یک زندگی شاد و رضایت بخش نیستند. یافتن فعالیتی که واقعاً مشتاق آن هستید، چیزی که آنقدر جذاب است که انجام آن به خودی خود پاداش می دهد (خواه بازی تنیس، مطالعه عربی، نوشتن رمان های کودکانه، یا پختن غذاهای مجلل) شاید کلید واقعی باشد. به گفته سیکسزنت میهالی (1999)، ایجاد شرایطی که جریان تجربیات را ممکن می‌سازد باید یک اولویت اجتماعی و سیاسی باشد. چگونه ممکن است این هدف محقق شود؟ چگونه می توان جریان را در سیستم های مدرسه ارتقا داد؟ در محل کار؟ چه مزایای بالقوه ای ممکن است از چنین تلاش هایی حاصل شود؟

در یک دنیای ایده آل، تلاش های تحقیقاتی علمی باید ما را در مورد چگونگی ایجاد دنیای بهتر برای همه مردم آگاه کند. حوزه روانشناسی مثبت نوید می دهد که به ما کمک کند تا بفهمیم چه چیزی واقعاً امید، خوش بینی، شادی، روابط سالم، جریان و رضایت شخصی واقعی را ایجاد می کند.


مشخصات این پایان نامه:
عنوان پایان نامه: نقش خودکارآمدی، شادکامی و درگیری والدین در امور تحصیلی به عنوان پیش بینی کننده های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
موارد قابل استفاده از این پایان نامه: آموزش پروپوزال و پایان نامه نویسی – برای درس روش تحقیق و سمینار و کلیه امور پژوهشی مرتبط
شامل همه قسمت های یک پایان نامه استاندارد: فصل اول: طرح و کلیات پژوهش. / فصل دوم: مبانی نظری پژوهش و مروری بر پژوهشهای پیشین. / فصل سوم: روش اجرای پژوهش. / فصل چهارم: تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش. / فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهاد.
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
نوع فایل: Word و قابل ویرایش
تعداد صفحه: 123 صفحه


کد فایل : 63


دانلود این فایل پس از پرداخت امکان پذیر است.

قیمت : 42500 تومان

خرید از این سایت کاملا امن و تحت نظارت بانک مرکزی است.


دسته بندی موضوعی نمونه پروپوزال های آماده ویژه درس روش تحقیق

پروپوزال های روانشناسی مشاوره و علوم تربیتی

پروپوزال های روانشناسی مشترک همه گرایش ها

پروپوزال های روش تحقیق روانشناسی

پروپوزال های روانشناسی تربیتی

پروپوزال های روانشناسی بالینی

پروپوزال های روانشناسی عمومی

پروپوزال های روانشناسی کودکان استثنایی

پروپوزال های روانشناسی صنعتی سازمانی

پروپوزال های علوم تربیتی

پروپوزال های مدیریت آموزشی

پروپوزال های ارشد مشاوره

پروپوزال های مدیریت

پروپوزال های مدیریت بازرگانی

پروپوزال های مدیریت بازرگانی بین الملل

پروپوزال های مدیریت بازرگانی بازاریابی

پروپوزال های مدیریت بازاریابی

پروپوزال های مدیریت بازرگانی داخلی

پروپوزال های مدیریت بازرگانی مالی

پروپوزال های مدیریت بازرگانی تحول

پروپوزال های مدیریت دولتی

پروپوزال های مدیریت دولتی منابع انسانی

پروپوزال های مدیریت دولتی تحول

پروپوزال های مدیریت دولتی مالی

پروپوزال های مدیریت اجرایی

پروپوزال های مدیریت اجرایی استراتژیک

پروپوزال های مدیریت اجرایی بازاریابی

پروپوزال های مدیریت صنعتی

پروپوزال های مدیریت صنعتی مالی

پروپوزال های مدیریت صنعتی تولید

پروپوزال های مدیریت صنعتی منابع انسانی

پروپوزال های مدیریت مالی

پروپوزال های مدیریت منابع انسانی

پروپوزال های مدیریت بیمه

پروپوزال های مدیریت فناوری اطلاعات

پروپوزال های مدیریت جهانگردی

پروپوزال های مدیریت سیستم اطلاعاتی

پروپوزال های مدیریت تکنولوژی

پروپوزال های مدیریت MBA

پروپوزال های حساداری

پروپوزال های ارشد حسابداری

پروپوزال های پرستاری

پروپوزال های ارشد پرستاری

پروپوزال های تربیت بدنی

پروپوزال های تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی

پروپوزال های تربیت بدنی رفتار حرکتی

پروپوزال های تربیت بدنی مدیریت ورزشی

پروپوزال های ادبیات فارسی

پروپوزال های زبان و ادبیات فارسی