ما می دانیم که هوش هیجانی (EI) جزء اصلی موفقیت است، اما مشکل مدل های EI این است که برای کمک به افراد در جهت یابی سیستم های چالش برانگیز کسب و کار و سازمان ها طراحی نشده اند.
آنها نمی توانند بر افرادی تمرکز کنند که لحن، فرهنگ و بینش را برای سازمان ها ایجاد می کنند - مدیران اجرایی. به جای بستن شکاف بین قصد استراتژیک فرد و تأثیر واقعی آن، بر توسعه فردی تأکید می شود. من هوش هیجانی اجرایی (EEI) را به عنوان «ادغام احساسات و افکار تعریف میکنم که به شما امکان میدهد بخوانید و بر خود و دیگران تأثیر بگذارید تا بتوانید نتیجه بگیرید».
مدل هوش هیجانی اجرایی (EEI) به منظور کمک به افراد برای پرورش استعدادهای خود و رشد حوزه های رشدی خود طراحی شده است تا رهبران موفقی باشند.
چرا EI مهم است صحبت در مورد احساسات یک هنجار پذیرفته شده در همه مشاغل نیست. اغلب افراد سعی می کنند احساسات را در فرآیندهای تصمیم گیری خود حذف کنند. با این حال احساسات بخشی از هر تعامل و هر تصمیمی است، خواه آن را بدانید یا ندانید. در واقع، احساسات مانند اعداد موجود در ترازنامه، داده است.
چه تفاوتی در مورد مدیران اجرایی وجود دارد؟ مدیران منحصر به فرد هستند. آنها در زیر میکروسکوپ مشاهده می شوند و هر اشتباهی که انجام می دهند تأثیر زیادی بر سازمان آنها دارد. آنها تحت فشار دائمی هستند، که عادات بدی را که منجر به رهبری ناکارآمد می شود، تقویت می کند. مدیران موفق با هدایت نتایج به جایی که هستند می رسند، اما وقتی به اوج رسیدند، یک تغییر ضروری است. آنها اکنون باید از طریق دیگران به نتیجه برسند. تمرکز آنها از دستاوردهای شخصی خود به یک چشم انداز و استراتژی گسترده تر با هدف افزایش شایستگی و اعتماد به نفس افراد منتقل می شود.
افراد ارشد با سطوح بالای EEI شکاف های عملکردی خود را به آگاهی می آورند، نقاط ضعف خود را مدیریت می کنند و از استعدادهای خود استفاده می کنند. مدیران اجرایی هر چه توانایی بیشتری برای دریافت بازخورد، درک خود، افراد و موقعیتهایشان داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که رویکردی را انتخاب کنند که بهترین نتیجه را برای سازمانشان ایجاد کند.
ویژگی های منحصر به فرد EEI: EEI بر روی موارد زیر تمرکز می کند: افزایش ارتباط با افراد برای نفوذ طرز فکر و مهارت هایی که به شما کمک می کند برتر باشید "چگونه" از تنظیم یک استراتژی خود برای هدایت نتایج از طریق دیگران ادغام موفقیت آمیز احساسات و افکار همه اجزاء یکپارچه هستند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. عدم ارتباط مشترک بین قصد و تأثیر واقعی تفاوت بین واکنش استراتژیک و واکنش
مدل EEI EEI درباره ادغام موفقیت آمیز احساسات و افکار است. این شامل خواندن و هدایت خود، افراد دیگر و موقعیتها برای به دست آوردن نتایج استراتژیک است. خواندن درباره بینش در حین حرکت به جلو است - برای مثال، دانستن اینکه چه چیزی در یک موقعیت برای چه کسی مهم است و بر اساس آن یک استراتژی تأثیرگذاری ایجاد کنید. خواندن خود: توانایی خودآگاهی قبل، حین و بعد از موقعیت ها. مهارت: آگاهی از واکنش - دانستن «نقاط داغ» یا محرکهایی که باعث میشود به شیوهای احساسی واکنش نشان دهید.
یک محرک رایج برای مدیران زمانی است که یک گزارش مستقیم از تعهد پیروی نمی کند. خواندن افراد: توانایی تفسیر دقیق ارتباطات کلامی و غیرکلامی و آگاهی از تأثیر خود بر دیگران. مهارت: استعدادیابی - داشتن بینش در مورد نقاط قوت و زمینه های رشد افراد و دانستن اینکه چگونه از استعداد آنها استفاده کرده و آنها را پرورش دهید. خواندن وضعیت: توانایی درک شرایط و پویایی شرایط تجاری گذشته، فعلی و آینده است. مهارت: آگاهی سیاسی - دانستن پویایی قدرت سازمان (یعنی سهامداران کلیدی چه کسانی هستند و چگونه تحت تأثیر قرار می گیرند). رهبری در مورد اقدام و رشد است -
برای مثال، اقدام بر اساس یک استراتژی برای آزمایش بینش خود. خود را رهبری کنید: توانایی ایجاد انگیزه و مدیریت خود به منظور خود استراتژیک بودن. مهارت: خودمربی – نظارت و تطبیق صحبت با خود برای ایجاد نتایج مثبت. افراد پیشرو: توانایی تشویق و الهام بخشیدن به دیگران بر اساس بینش و نیات شما. مهارت: افزایش تعامل – ایجاد فضایی که افراد را پرانرژی و وقف کارشان نگه می دارد. موقعیت های پیشرو: توانایی کاتالیزور تغییر و تأثیر مثبت بر سیستم های داخلی و خارجی. مهارت: ایجاد پرونده تجاری - ایجاد اهرمی که برای افرادی که سعی در تحت تأثیر قرار دادن آنها دارید جذابیت دارد. واکنشها در مقابل پاسخها: رهبران باید انتخابهای بهتری در مورد نحوه تأثیرگذاری بر دیگران، بهویژه در این زمانهای سخت داشته باشند. یک دام رایج، گرفتار شدن در واکنشهای «زانو تند» است که منجر به تصمیمهای بد و قطع ارتباط بین قصد و تأثیر میشود. به عنوان مثال، بگویید گزارش مستقیم شما به تعداد او برای سه ماهه دوم نمی رسد.
یک واکنش بد می تواند ارسال یک ایمیل قوی برای تیمش باشد. یک پاسخ استراتژیک تر این است که مدت کوتاهی منتظر بمانیم و اطلاعات جمع آوری کنیم. سپس یک گفتگوی شفاف با کارمند داشته باشید تا در مورد علت عملکرد ضعیف صحبت کنید. اکنون می توانید تعیین کنید که در این موقعیت خاص از چه رویکرد رهبری استفاده کنید. یک مثال دیگر: سوار ماشین خود می شوید و مه گیر شیشه جلو را روشن می کنید. اکثر مردم آن را در حالت گرم یا سرد میل می کنند. سپس شیشه جلو مهتر میشود و در دمای مخالف آن را بالا میبرند. این چرخه تا زمانی ادامه می یابد که فرد تصمیم بگیرد برای تعیین دمای مورد نیاز زمان بگذارد.
به طور مشابه، در تجارت، وقت گذاشتن برای خود استراتژیک بودن به شما این امکان را می دهد که تأثیری داشته باشید که بیشتر با هدف شما هماهنگ باشد، که به نوبه خود بهره وری را افزایش می دهد. ویژگی های ذکر شده در زیر بر اساس تصورات رهبرانی است که با پیامدهای واکنش پذیر بودن و مزایای پاسخگو بودن سروکار داشته اند. واکنش ها: واکنش پذیر سریع قربانی غافلگیر شدن اتفاقی بر اساس احساسات فوری فقدان معنا پاسخ های استراتژیک: راهبردی با سرعت شما تصمیم گیرنده پیش بینی شده است دلخواه منطق و احساس اندازه گیری شده عمدی
نکته آخر: خیلی اوقات افراد باهوش کارهای احمقانه ای انجام می دهند. آنها به جای اینکه برای خود استراتژیک بودن وقت بگذارند، بدون فکر به موقعیت ها واکنش نشان می دهند. عمل ساده یک قدم به عقب برای خواندن قبل از رهبری منجر به تعاملات بیشتری می شود که در آن به نتایج دلخواه خود می رسید. دلگرم کننده ترین بخش در مورد EEI این است که مهارت ها را می توان آموخت. متوجه خواهید شد که اگر حتی گام های کوچک بردارید، بازگشت سرمایه (ROI) در تلاش شما قابل توجه خواهد بود.
عنوان: بررسی رابطه بین هوش عاطفی اجرایی مدیران با عملکرد معلمان مدارس شهرستان ...
تعداد صفحه : 123
نوع فایل : word قابل ویرایش
منبع فارسی و لاتین : دارد
شماره محصول : 68